نقطه عطف


    climax
    crisis
    epoch
    era
    landmark
    milestone
    revolution
    turning point
    crossroad
    turning-point

پیشنهاد کاربران

a turning point
Watershed
an event or time when important changes happen in history or in your life SYN turning point
watershed in
The 1932 election represented a watershed in American politics.
watershed decision/case etc
a watershed case on pension rights
بخشش همانند یک نقطه عطف کوانتومی است، که در حال شکوه است و منفجر می گردد. قدرتش به یک کل تبدیل می شود، که قلبش با اراده خود و خدای خود برای بخشش التماس می نماید و در آستانه انفجار تبارکه خود قرار می گیرد. اگر بخواهیم، بخشش سپس جاری می شود.
نقطه عطف
Millstone
That event was a millstone in his life
نقطه عطف به عربی: منعطف.
معمولا به معنای: محل مکان وزمان تحوّل وپیشرفت به کار گرفته میشود.
در ریاضیات معادل انگلیسی "نقطه عطف" برابر با "inflection point" است. نقطه عطف مختصات تغییر شیب در محور افقی بوده و برای به دست آوردن آن مشتق دوم معادله برابر صفر گرفته میشود.
خب نقطه عطف هستش دیگه
New Era
نُقطەیِ عَطف: چرخشگاه، دگرشگاه، آغازگاه
نقطه عطف: زمان ومکانی که باعث بشه از سر در گمی رهایی پیدا کنی و در مسیر موقت چرخش کنی
نقطه عطف واژه ای است که از حساب ریاضیات دیفرانسل مشتق شده چرا که در حساب دیفرانسیل هر گاه دو خط منحنی در یک نقطه تغییر مسیر داده آن نقطه را نقطه عطف خطوط انحنا دار میگویند .
لیکن در محاورات روز مره هم این واژه را اعمال میکنند در رابطه با فعل یا شخصی که در لحظه ای معین تغییر مسیر داده و راه دیگری در پیش گرفته اطلاق میکنند.
...
[مشاهده متن کامل]

نقطه عطف در واقع انقلاب فاعلی است که در هر کاری انجام میگردد.
مجتبی نورایی. گیلانغرب
خرید و فروش لوازم قدیمی منزل
خریدار لوازم انتیک و سنگهای قیمتی

نقطه ی تغییر ، چیزی که باعث تغییر و تحول شده است.
حادثه مهم و بزرگی که باعث می شود حرکت جامعه و تاریخ تغییر مسیر دهد و در مسیر جدید راهش را اداماه دهد. حادثه مهم تحول زا
Water mark
It is the highest Water mark in history that separates good from evil and right from wrong
Water mark
فرازگاه، فرازنا
آمیخته واژه های فرازگاه و فرازنا را می توان جایگزین �نقطه عطف� نمود.
تحولاتی که ما قبل و ما بعدشون رو تحت الشعاع قرار داده و بر آنها تأثیر می گذارند.
نقطه شروع تازه، زمان فراموش نشدنی، ابتدایی تازه
حرف عطف: " و"
نقطه عطف : محل اتصال
lucky break
( = زمان به یاد ماندنی، مرحله ای که در آن جهت یا سرعت یک فرایند، تغییر می کند ) : این واژه اَرَبی است و پارسی آن این می باشد:
گاس آمروت gãs ãmrut ( گاس= زمان؛ پهلوی + آمروت= به یاد ماندنی؛ اوستایی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)