نرده

/narde/

    banister
    bar
    enclosure
    fence
    grid
    guardrail
    parapet
    railing
    grille
    hand - rail
    palisade

فارسی به انگلیسی

نرده از توری فلزی
chain-link

نرده اهنی
grating

نرده برف برای جلوگیری از بهمن
snow fence

نرده بندی
fencing, railing

نرده پا
pale

نرده پاشنه
taffrail

نرده پایه
pale

نرده پدافندی
palisade

نرده پشت زمین
backstop

نرده پلکان
balustrade, banister, guardrail, handrail

نرده جلو در
grille

نرده جلو شومینه
fender

نرده جوشنی
chain-link

نرده چوبی بلند دور محوطه رزم سلحشوران
lists

نرده دار
barred, grilled

نرده دار کردن
cage, fence, picket

نرده ساخته شده از تیرهای عمودی
paling

نرده ساز
fencer

نرده فلزی
cyclone fence

نرده گذاری
railing

مترادف ها

balustrade (اسم)
نرده، طارمی

railing (اسم)
نرده، سرزنش، محجر، ریل

fencing (اسم)
دفاع، نرده، حصار، محجر، ششمشیر بازی

rail (اسم)
نرده، توبیخ، ریل خط آهن، خط اهن

parapet (اسم)
نرده، دیواره، جان پناه، محجر

paling (اسم)
نرده، حصار کشی، پرچین، نرده سازی

list (اسم)
کنار، صورت، ریز، نرده، سیاهه، فهرست، جدول، کجی، شیار، سجاف، فرد، میدان نبرد

pale (اسم)
دفاع، نرده، حصار دفاعی، قلمرو حدود

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
واژه نرده از ریشه ی واژه ی نرد و ه فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نردهنردهنردهنرده
رازینه
نرده ( Handrail ) [اصطلاح دریانوردی]:نرده چوبی و یا فلزی که در اطراف پله ها نصب میگردد .
نرده ( Rail ) [اصطلاح دریانوردی] :حفاظی ساخته شده از چوب ، شمش های فلزی و یا میله که دور دکها و پل ها نصب میگردد .
تارم