ندامت

/nedAmat/

    compunction
    contriteness
    contrition
    penitence
    regret
    remorse
    repentance
    rue

فارسی به انگلیسی

ندامت امیز
penitent, repentant, penitential

مترادف ها

rue (اسم)
غم و اندوه، غم، پشیمانی، ندامت، غصه، سداب ها

compunction (اسم)
غرامت، رحم، پشیمانی، ندامت

repentance (اسم)
پشیمانی، ندامت، توبه، اصلاح مسیر زندگی

remorse (اسم)
پریشانی، افسوس، پشیمانی، ندامت، سرزنش وجدان

contrition (اسم)
پشیمانی، ندامت، توبه

penitence (اسم)
پشیمانی، ندامت، توبه، طلب مغفرت

پیشنهاد کاربران

این واژه تازی از کارواژه پارسی اندمیدن گرفته شده به معنای حسرت خوردن.
ندم به معنی پشیمانی و تأسف بر چیزی که از دست رفته است
خواهشاً متضاد پشیمانی را هم اگر میشود بنویسید
انفعال، پشیمانی، تاسف، لهف، ندم
ندا به مانای بیزاری جستن که با پسوند" مت" به چم اندیشه، همراه و یاری دهنده بکاررفته است