�ناو� در فرهنگ لغات معماری سنتی، به معنی �راهروی بالاآوردۀ میانیِ شبستان مسجد� است ( نک: هیلن براند، روبرت. معماری اسلامی، ترجمۀ باقر آیت الله زادۀ شیرازی. ص ۴۵ ) . همچنین اصطلاح �ناوی� به طاق کشیده ی آهنگ گفته می شود ( نک: پیرنیا، محمدکریم. سبک شناسی معماری ایرانی. ص ۱۳۹ ) .
ناو=Naw
درزبان لکی به معنای فعل امر ( نیا ) می باشد .
ناو=درزبان کردی به معنای ( توی چیزی ؛داخل چیزی ) میباشد .
نیوار:ناو.
در مناطق تات نشین واژه ناو بیشتر برای آبراهه های ساخته شده برای کشاورزی استفاده می شده در واقع شیاری که عمق دارد و دراز باشد.
چون قایقها را از نی ساخته اند ناو، نیو، و نی، میباشد . که ناوخدا و ناخدا میگوییم.
منبع. فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه یِ ( ناو ) در زبانِ اوستایی ( نَوَیَ، نَوازَ ) ، در پارسی باستان ( نَی - ، نایدَگ ) و در پارسی میانه - پهلوی ( نَیدَگ ) بوده است.
ناو در زبان سانسکریت به معنی قایق است
ناو جوی
بادغیس خرم ترین چراخوارهای خراسان و عراق است قریب هزار ناو هست پر آب و علف که هر یکی لشکری را تمام باشد.
چهارمقاله
به کردی یعنی داخل چیزی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)