" کاب ":مکعب.
" کابچار ":مکعب مربع. کاب چار.
" کابچهار " :مکعب مستطیل . کاب چهار.
چهار کاب. چارکاب.
مکعب جام شیرین دربار جگر را آب پاشد،
مکعب کز سخن شکر و قند و عناب پاشد،
بری دُر و زَر درب دهان ستاره و ماه باشد،
شُکر این جان خاشاک را نیز درب همان مهتاب پاشد،
جگر سوگند بین دهان و دندان است،
... [مشاهده متن کامل]
جگر ماه شب را تابان نمادین ز فرقان است،
گذر کن کز دلم سوگند جان دارد نگاهت،
شکایت مکند ز این دل دگرباری درب پناهت،
ای اله ها اشک شب جاری مکن درب سوگند شکیبم،
تا که توانم بخوانم من هم نمازم درب این نه تن و دینم.
تکتم کمانی
مکعب: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
سیجا sijā ( کردی )
کیمه - - - > خیمه
کعبه - - - > جعبه
گرگان - - > جرجان
نمونه هایی از دگرش واج ک به ج
سوال کعبه چیست و چه بوده که به شکل کعبه نوشته شد؟؟؟؟
کعبه با cube لاتین یکی میباشد / cube همان حبه است و در حبوبات بکار رفته . حبه های قند به دلیل چند گوشه بودن به آن شناخته شده اند و خود کعبه هم از چند گوشه بودن آمده
... [مشاهده متن کامل]
دوستانی که مکعب یا کعبه را به تاس و تاسدیس شمردند باید بدانند تاس یا طاس اشاره به صافی و آسی دارد ریشه شناسی. . .
کاس / کاسه / کوزه / کوسه / تاس /طاس / تاش / تاژ /تجن همگی از یک ریشه هستند و در برخی از واژه ها همچون تاژ / تجن / تاش / تراش به بردن و زدودن و عاری سازی از هر چیزی اشاره شده و در برخی دیگر به اثر ناشی از این نبودن یعنی تاسی و راحتی و صافی
کعب در زبان پارسی یعنی برآمدگی. ه پسوند نسبت ساز است. کعبه همانند سبزه. واژه مکعب فقط با وزن عربی ساخته شده و به هرچیزی که به شکل یک برآمدگی است گفته می شود. ولی در هندسه ( به پارسی:اندازه ) یعنی شکل شش پهلو.
اشکال هندسی:
circle = دایره
ellipse = بیضی
square = مربع
rectangle = مستطیل
rectangular prism / cuboid = مکعب مستطیل
triangle = مثلث
right triangle / right - angled triangle = مثلث قائم الزاویه
... [مشاهده متن کامل]
scalene triangle = مثلث مختلف الاضلاع
isosceles triangle = مثلث متساوی الساقین
equilateral triangle = مثلث متساوی الاضلاع
rhombus = لوزی
parallelogram = متوازی الاضلاع
trapezium / trapezoid = ذوزنقه
cube = مکعب
cone = مخروط
cylinder = استوانه
prism = منشور
pyramid = هرم
sphere = کُره
polygon = چند ضلعی
regular polygon = چند ضلعی منتظم
pentagon = پنج ضلعی
hexagon = شش ضلعی
heptagon = هفت ضلعی
octagon = هشت ضلعی
nonagon = نه ضلعی
decagon = ده ضلعی
"تاس"
واژه تاس بجای مکعب
همچنین می توان آمیخته واژه ی " تختاس" را ساخت و بجای مکعب مستطیل بکار برد.
تختاس= تاس یا مکعبی که در یک یا دو راستا، تخت یا کشیده شده باشد.
مکعب در اصل از ماده کعب گرفته شده که به معنی برآمدگی پشت پا است ، سپس به هر نوع بلندی و برآمدگی اطلاق شده . و اگر به مکعب نیز مکعب گفته می شود به خاطر آن است که از چهار طرف دارای برآمدگی است .
شگا
مکعب = تاسدیس
مکعب مستطیل = تَخدیس
{تاسدیس: تاس دیس ( دیس به معنای شکل است ) }
{تَخدیس: تخت دیس }
مکعب
با سپاس از گوشزد کاربَر گرامی ، درست می فرمایید :
مکعب شِش بَر یا شِش پَل/ پَهل ( پَهلو ) دارد ولی دارای:
هَشت کُنج یا هَشت گوشه است.
دوستان، خیلی ارزشمنده کارِتون که دارید برای واژه معادلِ پارسی می سازید. اما مکعب شش پهلو داره، نه چهارتا، نه هشتا
چهاروَر
مکعب در دانش اَندازِگان ( هندسه )
هَشت کُنج ، هَشت گوش ، هَشت بَر ، هَشت پَل ( پَهلو )
مکعب در دانش رایازی ( رآی - آز، ریاضی اَرَبیده رآیازی است زیرا راییدن و راستن به مینه ی راست و ریست کردن و پشت سر هم نشیناندن ( نه نشاندن ) شماره هاست و پسوند "آز" در پارسی نشان دهنده بیش انجامی کاری است چون در رایازی شماره ها پایان ندارند )
... [مشاهده متن کامل]
تَوان سِیُم ( سِوُم ) ، دَر ۳ اَفزا ، به بَرزِ ۳ ( بَرز= بالا )
به گُمان واژه کعب و کعبه و مکعب وام واژه در زبان اَرَبی است و با واژه ی لاتینی cubic و cube درآمده در انگلیسی همانندی دارد و اگر دانسته و شناخته شود که ریشه ایرانویچی ( هندواروپایی ) دارد می توان از آن واژه خوش آهنگ و گوش نواز پارسی ساخت.
دوستی که نوشتی منشور چهار پهلو . منشور خودش پارسی نیست پارسی منشور میشه شوشه، فرمان، فرمان شاهی
منشور چهار پهلو ( مکعب مربع = منشور همسان، منشور همسانه ) و ( مکعب مستطیل= منشور چهارگان طا منشور چهار پهلو )
کاب، ( کعب تازی شده ی کاب ) و همچنین قاب که گویش دیگری از کاب است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)