مکانیک

/mekAnik/

    mechanics
    mechanic
    [infml.] mechanic
    engineer
    fitter
    machinist
    repairman
    serviceman

فارسی به انگلیسی

مکانیک برق
electrician

مکانیک دان
machanic

مکانیک دستگاه های بخار
steamfitter

مکانیک ریل
platelayer

مکانیک سیالات
fluid mechanics

مکانیک شارگی
fluid mechanics

مکانیک لوازم گازی
gas fitter

مکانیک لوله کشی
pipe fitter

مکانیک ماشین الات
millwright

مکانیک ها و نظافتچیان هواپیما
ground crew

مترادف ها

mechanic (اسم)
مکانیک، مکانیک ماشین الات

mechanics (اسم)
مکانیک، علم مکانیک، نیرو برد، علم جراثقال

mechanician (اسم)
مکانیک، مکانیک ماشین الات، ماشین سوار

پیشنهاد کاربران

رسته مکانیک از جمله رسته های لجیستیکی نیروی زمینی می باشد که پرسنل پایور ( کارمندان، افسران، درجه داران ) رسته مکانیک در تعمیرگاه های مکانیکی گردان ها سازماندهی شده و همچنین اسلحه دارهای یگان ها نیز درجه داران رسته مکانیک می باشند. کارکنان رسته مکانیک در قالب گروهان های ارکان گردان ها و گروهان های تعمیر و نگهداری گردان های پشتیبانی سازماندهی می شوند. این رسته در نیروی هوایی نیز به عنوان رسته ی تعمیر و نگهداری هواپیما یا هوافضا شناخته می شود
...
[مشاهده متن کامل]

• رسته های نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران
• مقاله های بدون منبع
• همه مقاله های بدون منبع

مکانیک
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/مکانیک_(رسته)
درود بر همگی.
ما در پارسی واژه "ویراستن" را داریم که از پیشوند "وی" و "راستن" ساخته شده است.
"راستن" بن واژه ای است که در "آراستن" نیز بِکار برده شده است و ریخت دیگر آن، "راییدن" در "آراییدن" است.
...
[مشاهده متن کامل]

این بن واژه برابر "نظم دادن، مرتبت کردن، منظم کردن" می باشد.
پیشوند "وی" که امروزه به شیوه "گُ" نیز بکار گرفته می شود ( برای نمونه گداختن )
"ویراستن" برابر "درست کردن، دوباره نوشتن" می باشد پس میتوان از همین واژه نیز بهره برد.
یا میتوان "وی" را به "گُ" دِگَرگون کرد تا بِشَوَد "گُراستَن" با بن کنونی "گُرای".
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
کاربر /محسن شجری/ پیشنهاد بِسیار خوبی دادند. در زَبان انگلیسی این واژه به شیوه "repair" می باشد و در گذشته، به شیوه "reparare" بوده است و از دو بخش "re" برابر با "دوباره" و "parare" برابر با "آمادن، ساختن".
پیشوند های برابر "دوباره" اینها هستند:"وا، وَم، بَر". "وا" را در "واکاوی" و "بَر" را در "بَرکَندن" دیده ایم ولی "وَم" از زبان اوستایی ( پارسی باستان ) می آید. پس میتوانیم واژگان "واآمادن، واساختن، وَمامادن، ومساختن، بَرساختن، برامادن" که واژه "واآمادن" برای دو "آ" پشت سر هم، یکی از "آ" ها پاک می شود پشت می شود "وامادن".
از نِگاهِ ساده بودن و شایسته بودن برای گفتن روزانه "وامادن، ومامادن" بسیار درخور تر هستند.
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
پس به جای واژگان "تمعیر، تعمیر کردن" میتوانیم همه "درست کردن، ویراستن، گُراستن، وامادن، وَمامادَن" را بکار ببریم.
بنابراین، به جای واژگان زیر، وازگان روبه رویشان را بگوییم:
1 - تعمیرگاه=گُرایگاه، وامایگاه، وَماماگاه ( واژه آخری اِنگار از زبان دیگری آمده است ولی، نه! )
2 - تعمیرکار=گُرایکُن، وامایکُن، وَماماکُن
3 - تعمیر پذیر=گُرایپَذیر، وامایپَذیر، وَماماپَذیر
4 - تعمیرات=گُرایها، واماها، وَماماها
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
بِدرودُ! ( شیوه نِوِشتار این دیدگاه را از کاربر گرامی و سرور /فرتاش/ ترانِگاشته اَم=کپی کرده ام. من که شیوه دیدگاه نوشتنم 70 درسد همانند ایشان است، پس تا 100 درسد به پیش می رویم! )

خودکار
واژه مکانیک
معادل ابجد 141
تعداد حروف 6
تلفظ mekānik
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: m�canique]
مختصات ( مِ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی mekAnik
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

"بازنوکار"
می توان از واژه ی [بازنوکار] به جای مکانیک و تعمیرکار بهره برد.
باز نو کار، کسی که کارش دوباره نو کردن و بازسازی دستگاههاست.
بازنوگاه = مکانیکی، تعمیرگاه
غیر ارادی
برای نیروی کار. ماشینهای دیزل با ۱۰ سال سابقه و انجام وظیفه برای هر جا که نیاز دارن. شرکت یا نمایندگی برای خدمت کردن
مکانیک
یکی از ویژگی های واژه سازان اروپایی این است که واژه را چنان پردازش می کنند که به آسانی بر زبان رانده میشود و زیبا به گوش می آید هنری که در سخن سرایی پارسی فراوان دیده میشود کاری که باید در زبان دانشی پارسی هم انجام داد.
...
[مشاهده متن کامل]

برای نمونه همین واژه ی مکانیک از سه بخش آمیخته شده که برای هر کسی شناخته شده نیست :
مکانیک : مِک - آن - ایک
مِک = حرکت که واژه ی پارسی آن هم "می" است که بر سر هر کارواژه ای می آید : می روم ، می کنم ، می دهم. . .
- آن - : میانوند
- ایک : پسوند
اکنون چه گونه میتوان از ستاک پارسی" می" یا هر ستاک دیگری واژه ای زیبا ، خوش آهنگ و پُرمینه ای ساخت ؟
باید بسیار واژه ورزی کرد تا بهترین ها آفریده شوند .
پیش نهاد :
مِیوندیز : مِیو - اَند - ایز

در پارسی " فندشناسی " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
کوشارشناسی، کوشار
مکانیک یکی از شاخه های فیزیک است[نیازمند منبع] که به مطالعه حرکات ماده و نیروهایی که باعث آن حرکات می شود اقدام می کند. دانش مکانیک که بر مبانی متعددی هم چون زمان، مکان، نیرو، انرژی، و ماده بنا گردیده است، در مطالعه تمامی شاخه ها و شعبه های فیزیک، شیمی، زیست شناسی، و مهندسی به کار گرفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مکانیک مجموعه گسترده ای از دانش است که سابقه آن از تاریخ مدون بشری فراتر می رود.
در گذشته در منابع فارسی و عربی بخشی از دانش مکانیک را که به ساخت وسائل مکانیکی و قوانین حاکم بر آن ها مربوط می شد علم الحیل می نامیدند. ( علم الحیل = جمع حیله : ترفند وتکنیک بنابراین داریم علم الحیل : دانش تکنیک ها ) [نیازمند منبع]
دانش مکانیک به دو زمینه اصلی مکانیک کلاسیک و مکانیک کوانتومی بخش می شود.
محتویات [نمایش]
مکانیک کلاسیک [ویرایش]
مقالهٔ اصلی: مکانیک کلاسیک
مکانیک کلاسیک ( یا مکانیک نیوتنی ) بیان ریاضی حرکت و نیرو در پدیده های ماکروسکپی طبیعت است. کارهای دانشمندانی مانند تیکو براهه و کپلر و گالیله و به ویژه نیوتن این دانش را برپایه های نظری قرارداد. بعدها نیز دانشمندانی مانند، دالامبرت، لاگرانژ، همیلتون و ژاکوبی فرمولبندی های جدیدی از این مبحث ارائه دادند.
شاخه ها [ویرایش]
مکانیک کلاسیک به شاخه های استاتیک و دینامیک تقسیم می شود. که استاتیک بررسی نیروهای اجسام ایستاده است و دینامیک که حرکت ذرات را بررسی می کند. در حالت کلی حرکت یک ذره از دو دیدگاه مختلف می تواند مورد بررسی قرار گیرد به بیان دیگر می توان گفت، بطور کلی دینامیک که در آن حرکت اجسام مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد، شامل دو قسمت سینماتیک و سینتیک است. در بخش سینماتیک از علت حرکت بخشی به میان نمی آید و حرکت بدون توجه به عامل ایجاد کننده آن بررسی می شود و حرکت بحث بیشتر جنبه هندسی دارد. در بخش سینتیک دلایل حرکت اجسام که همان نیروهای وارد بر جسم پویاست، بررسی می شود.
مکانیک کوانتومی [ویرایش]
مقالهٔ اصلی: مکانیک کوانتومی
با آن که مکانیک کلاسیک توصیف دقیقی از پدیده های ماکروسکپی در سرعت های بسیار کمتر از سرعت نور به دست می دهد و در پدیده های روزمره وسیله اصلی کار مهندسان و فیزیک دانان است، در توضیح پدیده های مربوط به سرعت های زیاد ( نزدیک به سرعت نور ) و پدیده های میکروسکپی به کار نمی آید. در قرن بیستم برای رفع این اشکالات رشته مکانیک کوانتومی به وجود آمد. پدیده سرعت های زیاد را اینشتین با نظریه نسبیت خود توجیه کرد ولی برای حل مشکلات پدیده های میکروسکوپی به قوانین و نظریه های کاملاً جدیدی احتیاج داریم که در مجموع مکانیک کوانتومی را تشکیل می دهند.
جستار وابسته [ویرایش]
مکانیک نیوتنی
مکانیک لاگرانژی
مکانیک همیلتونی
مهندسی مکانیک
منابع مکانیک طراحی جامدات
منابع مکانیک سیالات کوروش رونما
در ویکی انبار پرونده هایی دربارهٔ مکانیک موجود است.
Ya. G. Panovko: Elements of the applied theory of elastic vibration. , Nauka, Moskau 1990
Y. C. Fung, "A First Course in CONTINUUM MECHANICS", 2nd edition, Prentice - Hall, Inc. 1977
این یک نوشتار خُرد پیرامون فیزیک است. با گسترش آن به ویکی پدیا کمک کنید.
رده: مکانیک
قس عربی
المِیکانِیکا أو عِلْم الحِیَل شعبة من شعب الفیزیاء تدور دراستها حول استقواء الأجسام وإزاحتها بصورة عامة.
محتویات [اعرض]
[عدل]الفروع
میکانیکا کلاسیکیة
میکانیکا نیوتن، یمثل النظریة الأساسیة فی الحرکة ( علم الحرکة ( کینماتیکا ) والقوى — علم التحریک ( دینامیکا )
میکانیکا لاغرانجیة، إعادة صوغ نظریات المیکانیکا الکلاسیکیة.
میکانیکا هامیلتونیة، صیاغة نظریة أخرى للمیکانیکا الکلاسیکیة.
میکانیکا نجمیة أو سماویة، حرکة النجوم ومجرات وغیرها.
دینامیکا فلکیة أو مداریة: استکشاف الفضاء بالمرکبات الفضائیة.
میکانیکا الأجسام الصلبة المرونة، خواص الأجسام
علم الصوت فی الأصلاب والسوائل.
علم السکون — إستاتیکا الأجسام المتوازنة.
میکانیکا السوائل وحرکتها.
میکانیکا التربة: دراسة التربة والأرض.
میکانیکا الاتصال: میکانیک المواد المتصلة من أصلاب وسوائل.
الهیدرولیکا أی توازن السوائل.
بیومیکانیکا
میکانیکا إحصائیة المتعلقة بتجمعات الجسیمات الکبیرة.
النسبیة الخاصة والنسبیة العامة
میکانیکا الکم
فیزیاء الجسیمات: حرکة الجسیم وبنیته وتفاعله
فیزیاء نوویة المخصصة بدراسة للنواة الذریة
فیزیاء المادة المکثفة مثل الغازات والمواد الصلبة السوائل کمومیة
میکانیکا التصدع، وهو فرع من المیکانیکا یهتم بدراسة تشکل التشققات فی المواد.
میکانیکا الموائع
[عدل]المصادر
[عدل]انظر أیضاً
علم الحیل
[عدل]وصلات خارجیة
[]
[]
[أخف]ع · ن · ت
الفروع العامة فی الفیزیاء
عزل الصوت · فیزیاء زراعیة · فیزیاء فلکیة · فیزیاء الغلاف الجوی · فیزیاء ذریة وجزیئیة وبصریة · فیزیاء حیویة · فیزیاء کیمیائیة · فیزیاء المواد المکثفة · دینامیکا ( دینامیکا الموائع · دینامیکا حراریة ) · فیزیاء اقتصادیة · کهرومغناطیسیة ( بصریات · کهرباء · مغناطیسیة ) · فیزیاء الأرض · فیزیاء ریاضیة · میکانیکا ( میکانیکا کلاسیکیة · میکانیکا الکم · میکانیکا إحصائیة ) · فیزیاء طبیة · ماوراء الطبیعة · فیزیاء عصبیة · فیزیاء نوویة · فیزیاء الجسیمات · نظریة الحقل الکمومی · النسبیة ( النسبیة الخاصة · النسبیة العامة ) · فیزیاء التربة · علم السکون ( علم سکون الموائع )
هذه المقالة بذرة تحتاج للنمو والتحسین؛ فساهم فی إثرائها بالمشارکة فی تحریرها.
تصنیف: میکانیکا
قس انگلیسی
Mechanics ( Greek Μηχανική ) is the branch of science concerned with the behavior of physical bodies when subjected to forces o . . .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس