مهمان یعنی بزرگ خانه نوعی احترام برای فرد مهمان قایل بوده اند
مهمان ب کوردی میشه میوان و مهمانی میشه میـــوانی
یا میوانیم بو یا میوانیـــم که
یا مهمانم شو یا منو مهمانم کن
در تفسیر نور استاد قرائتی یکی از مواردی که ﻋﺠﻠﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺍﺳﺖ را ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺎﻥ بیان می کند.
سوال، ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺎﻥ، ﻋﺠﻠﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺍﺳﺖ یعنی چه؟
عجله کردن خوب نیست مگر در امور خیر و نیک .
یکی از این موارد مهمان نوازی است. وقتی�مهمانی برای انسان می آید باید سریعا او را مورد اکرام و تکریم قرار دهد و در پذیرایی از او اقدام سریع نماید. مثلا سریعا آب خنکی یا یک لیوان چای بیاورد تا گلویی تازه کند و اینگونه محبت خود را نسبت به او و حضورش ابراز نماید یکی از آدابی است که مورد تاکید در مبحث�مهمان نوازی است.
... [مشاهده متن کامل] مهمان در زبان پهلوی ماه مان māhmān ( ماه خانه ) بوده است، زیرا مان به معنی خانه بوده که امروزه نیز در واژه ی خان و مان به کار می رود و شاعر نیز گفته: از خان و مان آواره ام از دست عشق. . . همچنین در زبان
... [مشاهده متن کامل] پهلوی واژه ی اَسپَنج ( در اوستایی: سپننگه spanangh؛ در سغدی: سپنچ spanc و اسپنچ espanc ؛ در پارتی: ایسپنچ ispinc؛ در مانوی: اَسپِنجaspenj به اتاق مهمان در خانه گفته می شده و از این واژه در می یابیم که ایرانیان پیش از اسلام برای مهمان اتاقی جداگانه داشته اند که نشان می دهد نیاکان ما تا چه اندازه مهمان نواز بوده اند.
واژه مهمان
معادل ابجد 136
تعداد حروف 5
تلفظ mehmān
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم، صفت ) [پهلوی: mahman] ‹میهمان›
مختصات ( مِ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی mehmAn
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
مهمان واژه اصیل ایرانی هست ک اکنون در پاکستان هند و بنگلادش و نپال و قسمتی از چین و تاجیکستان و افغانستان و ترکمنستان و باکو و عراق و سوریه گفته میشه فقط یک واژه ایرانی نشان از مرز های گسترده فرهنگی و زبانی ما دارد
مدعویان
ایرمان
ارامش : ارام
به کردی کرمانجی مهمان میشه میوان . . . .
اوستایی هم میشه میوان پهلوی هم میشه میوان
مهمان:مهمان دار
مهمان همان مترادف مهمان دار است.
و اغلب وقت ها باهم هم می ایند.
houseguest
'مه' به معنی سرور و مقدم بوده است ( مهان = بزرگان ) 'مان' به معنی خانه و کاشانه. . . بنابراین 'مهمان' لقبی ستاینده
برای کسی بوده که به خانه شخص دیگر با اجازه ی وی وارد می گشته. . . مهمان = سرورِ خانه و البته میهمان هم گفته
می شود.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)