ریشه ی واژه ی �منابع� در زبان فارسی معاصر به دوران های کهن تر زبان های ایرانی بازمی گردد. برای درک دقیق تر، لازم است که این واژه را در سه دوره ی زبانی بررسی کنیم: اوستایی، فارسی میانه ( پهلوی ) ، و فارسی نوین.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
ریشه ی واژه ی �منابع� در زبان فارسی
ریشه ی واژه ی �منابع� در زبان فارسی معاصر به دوران های کهن تر زبان های ایرانی بازمی گردد. برای درک دقیق تر، لازم است این واژه را در سه دوره ی زبانی بررسی کنیم: اوستایی، فارسی میانه ( پهلوی ) ، و فارسی نوین.
- - -
۱. اوستایی: �mana�
در زبان اوستایی، واژه ای به شکل �mana� وجود دارد که به معنای �اندیشه�، �فکر� یا �تدبیر� است. این واژه در متون اوستایی به کار رفته و به طور مستقیم به معنای �منبع� یا �سرچشمه� نبوده، بلکه به مفاهیم ذهنی و فکری اشاره داشته است.
- - -
۲. فارسی میانه ( پهلوی ) : �manāg� یا �manāgān�
در زبان فارسی میانه، که در دوران ساسانیان رایج بود، واژه ای مشابه به �manāg� یا �manāgān� وجود داشت که به معنای �منشأ� یا �سرچشمه� به کار می رفت. این واژه در متون پهلوی مانند �بندهش� و �دینکرد� مشاهده می شود و نشان دهنده ی انتقال معنای �منبع� از مفاهیم ذهنی به مفاهیم مادی یا فیزیکی است.
- - -
۳. فارسی نوین: �منابع�
در زبان فارسی نوین، واژه ی �منابع� به معنای جمع �منبع� به کار می رود و کاربرد گسترده ای در زمینه های مختلف دارد. این واژه به طور مستقیم از فارسی میانه وارد زبان فارسی نوین شده و با تغییرات واجی و نحوی به شکل کنونی درآمده است.
- - -
منابع معتبر برای مطالعه بیشتر
1. منصوری، یدالله. فرهنگ ریشه شناختی افعال فارسی میانه ( پهلوی ) . تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۵.
2. نورایی، علی. فرهنگ ریشه واژگان فارسی. تهران: انتشارات سروش، ۱۳۸۰.
3. بهرامی، احسان. فرهنگ واژه های اوستا. تهران: انتشارات علم، ۱۳۸۵.
4. گرانت، گیلبرت. A Grammar of the Old Persian Language. لندن: Oxford University Press, 1960.
5. هلم، هربرت. Zoroastrian Pahlavi Texts and Their Interpretation. تهران: انتشارات آذرخش، ۱۳۷۲.
- - -
منابع. [ م َ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ منبع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) : ذوالقرنین فرمود که سواد لشکرها گرد خضرای دارالملک دایره درآورند و حصار دهند، و مزارع را آتش زدن فرمود و منابع را آب بریدن اجازت داد. ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 159 ) . از منابع عدل و مشارع فضل او در جویبار ملک و دولت او فیض امن و سلامت روان گردانید. ( سندبادنامه ص 8 ) . ادب سالک آن است که. . . نفس را. . . در مراتع و منابع حظوظ فرونگذارد. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 270 ) . رجوع به منبع شود.
... [مشاهده متن کامل]
منبع. لغت نامه دهخدا
سلیم
منابع: آغازه ها، سرچشمه ها
منابع: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
هامبران hāmberān ( هامبر از پارتی: hāmaber: منبع با پسوند آن )
منابع
مواد استفاده پذیر و ابزارهای قابل استفاده در فرآیند خودارجاع گری
واژه منابع
معادل ابجد 163
تعداد حروف 5
تلفظ manābe'
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ منبع]
مختصات ( مَ بِ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی manAbe'
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی معین
منابع خارجی
اشخاص، افراد، کتاب ها،
این واژه عربی و اوپ ( = جمع ) منبع است و پارسی آن اینهاست:
ژیدْران، ژیدْراس ( ژیدْر از کردی: ژیدِر= منبع + پسوند اوپ «ان» و «اس» سنسکریت )
پَرکْیتان، پَرکیتاس ( پَرکیت از سنسکریت: پْرَکرِتی= منبع + «ان، اس» )
... [مشاهده متن کامل]
پراست ها prãsthã ( پراست از سنسکریت: پْرَستْهانَ= منبع + «ها» )
بیژان، بیژاس ( بیژا از سنسکریت: بیجا= منبع + «ان، اس» )