واژه معیار
معادل ابجد 321
تعداد حروف 5
تلفظ me'yār
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: معاییر]
مختصات ( مِ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی me'yAr
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
... [مشاهده متن کامل]
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
اصل، اساس، ملاک، ابزار سنجش
می توان از برابر های "سنجه، پایه، پیمانه" بهره برد که همگی می توانند درخور باشند.
بدرود!
ترازو
Criteria
معیار درستش تازی شده واژه مه یار همچون مه راز به مینه معمار که تازی شده مهمار هست مه یار هم مینه اش میشه یار بزرگ یار توانا زمانی میپرسن معیارت برای گزینش همسر چیه از همینه ینی برای گزینش همسر از چی یاری میگیری که همسر درست برگزینی یار توانات چیه که بر پایه اون میخوای گزینش درست داشته باشی
ویژگی
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Benchmark
معیار روشی برای مقایسه عملکرد دارایی یا سبد سرمایه گذاری شما با دارایی های مشابه است.
🇮🇷 واژه ی برنهاده: سنجه 🇮🇷
معیار شناخت حقیقت وعدل چیه؟؟
استدلالت چیه؟؟
تا حالا به این سؤال پرداختی؟؟
استاندارد
با درود معنی فرنگی آن ( بارم ) میشه
ارزیاب. .
تراز
در کنار برابرهای یاد شده در بالا، همچنین �تراز� که از دید من، باریک تر از �ترازو�ی یاد شده در بالاست؛ زیرا ترازو اشاره به ابزار اندازه گیری �معیار� یا همانا تراز داشته از دربرگیرندگی این واژه برخوردار نیست.
وسیله ای برای اندازه گیری
ارزشیاب
وسیله. شی یا چیزی که باآن اندازه گیری میکنند
ملاک
سنجه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)