معاینه کردن با اشعه ایکسx-rayمعاینه کردن به طور دقیقoverhaul, scrutinizeمعاینه کردن زخم و حفره با میلهprobe
examine (فعل)ازمودن، باز جویی کردن، معاینه کردن، بازرسی کردن، امتحان کردن، ازمون کردنauscultate (فعل)گوش دادن، معاینه کردن