مظنه

/mazanne/

    quotation
    market-price
    current rate
    opinion
    conjecture
    marker - price
    price ruling
    price quoted
    place where anything is likely to be
    market
    values

فارسی به انگلیسی

مظنه دادن
quote, to quote prices

مترادف ها

quotation (اسم)
اقتباس، ایراد، بیان، نقل قول، عبارت، مظنه

پیشنهاد کاربران

نرخ کالا
مظنه واژه ای عربی است که به معنی گمان و پندار است. در فرهنگ فارسی معین مظنه را بها و قیمت نیز معنی کرده اند. هرچند که در اصطلاح به معنی خبردارشدن و یا آگاه کردن هم این واژه به کار می رود. وقتی این کلمه برای بازار طلا به کار می رود به این معنی است که قیمت طلا در بازار و معاملات چقدر است
...
[مشاهده متن کامل]

البته برای قیمت رابطه جنسی هم ممکنه بپرسند مظنه چند؟

در شیراز مَزَّنُم= گمان می کنم، حدس می زنم رواج داشت.
حدود پنجاه سال پیش، حالا را نمی دانم.
به ارزش یا بهای چیزی مطلع شدن
Shoparound
مظنه گرفتن

بپرس