بتیار
مصیبت، بلا، حادثه
حمید رضا مشایخی - اصفهان
ویل
گناه
کلمه مصیبت به معنای واقعه و حادثه ای است که به انسان یا هر چیز اصابت کند و از اصابه تیر به هدف منشا گرفته است که هم شامل اصابه رویدادهای خیر می شود و هم اصابه رویدادهای شر که البته بیشتر برای شر استفاده می شود.
🇮🇷 واژه ی برنهاده: سختآمد 🇮🇷
برابر پارسی مصیبت واژه زیبای آزرنگ هست ک میشه بجای نکبت هم بکار برد
آفت . . بلا . . نکبت . . سوگ . . عزا . . بلیه . . داهیه . .
- سوء حادثه ؛ اتفاق بد.
- سوء تصادف ؛ سوء اتفاق. پیش آمد بد.
- سوء اتفاق ؛ پیش آمد بد.
|| ( اِ مرکب ) روز تیره. احوال پریشان. اوضاع نابسامان و نامطلوب و سخت. روزگار پریشان و تیره و تار. بدبختی. مصیبت :
بگویش که از گردش تیره روز
تو گشتی چنین شاد و گیتی فروز.
فردوسی.
دل هر دو بیدادگرشان به سوز
... [مشاهده متن کامل]
که هرگز نبیند بجز تیره روز.
فردوسی.
مرا بهره این بود از این تیره روز
دلم چون بدی شاد و گیتی فروز.
فردوسی.
نایبه ، نائبه
بلا و فاجعه پارسی هستن
داهیه
آفت، بلا، حادثه، رزیه، رنج، سختی، فاجعه، گرفتاری، نائبه، نکبت، سوگ، عزا، عزاداری، ماتم
گرفتاری
بلا
جدا شدن ناخواسته از چیزی و یا کسی که انسان به آن دلبستگی دارد.
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
آپور ( کردی )
پیدام pidãm ( سنسکریت: پیدانَ )
دوراش ( سنسکریت: دوردَشا )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)