مصدوم

/masdum/

    injured
    maimed
    stricken
    hors de combat

فارسی به انگلیسی

مصدوم کردن
hurt, injure, maim

پیشنهاد کاربران

مصدوم. [ م َ ] ( ع ص ) کوفته. ( ناظم الاطباء ) . کوفته شده. || صدمه دیده. صدمه خورده. زخم خورده. ضرب دیده. ضربت دیده. آزرده. آسیب دیده از برخورد چیزی با او یا او با چیزی.
- مصدوم شدن ؛ آسیب و ضربت دیدن از برخورد چیزی.
...
[مشاهده متن کامل]

- مصدوم کردن ؛ آسیب و ضربت وارد ساختن با چیزی بر کسی.
منبع. لغت نامه دهخدا