Advice
counsel
۱. گفتگویی دو یا چند نفره درباره شیوه های اجرای یک برنامه یا حل یک مشکل، هم اندیشی
۲. کمک از دیگری برای حل مشکل خود
تبادل نظر. [ ت َ دُ ل ِ ن َ ظَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شور. مشورت . رجوع به تبادل شود.
پرس و جو از بقیه واسه موضوعات
هم اندیشی
سگالشگری برای مشورت و همچنین برای مشاوره همپرسگی و یا اسگالیدن یا سگالیدن
تو تصویر نوشتن هماهنگی بالا نوشتن رایزنی
حالا الان جمهوری اسلامی میره با ترکیه رایزنی کنه یعنی مشورت بخواد؟؟
معلومه که صحیح نیستن
مشورت یعنی مصلحت خواستن و توصیه
اصلا برابر فارسیش مناسب نیست
کاری را یا فکری را با توجه و اهمیت به نظر دیگری انجام دادن
هم معنی مشورت
سکالش: مشورت، شور
سکالیدن:مشورت کردن
سکالشگاه:مجلس شورا یا پارلمان
سکالاد: هیئت مشورت، شورا، کنگره
( برگرفته از نسک زبان پاک نوشته استاد کسروی )
کنکاش
این واژه تازى ( اربى ) است و برابرهاى پارسى آن اینهاست: اوسکار Uskar ( پهلوى: مشورت ، رایزنى - در پهلوى اوسکاردن Uskardan : شور - مشورت - مشاوره - رایزنى - هم اندیشى کردن، بحث - مباحثه کردن ) ، اوسکارِش Uskaresh ( پهلوى : اوسکاریشْنْ : مشاوره ، مشورت ، هم اندیشى - اوسکاردار
... [مشاهده متن کامل]
Uskardar : پهلوى: مشاور ، رایزن ) ، پورسِگى Pursegi ( پهلوى: مشورت ، شور ، همپرسى، رایزنى - عیادت و احوالپرسى ) ، پَهیکار Pahikar ( پهلوى: رایزنى - مشورت - شور - مشاوره ، در پهلوى پَهیکاردن Pahikardan : مشورت - مشاوره - همفکرى - استشاره کردن - ادعا - استدعا - تقاضا - درخواست کردن
) ، سُبارش Sobaresh ( پهلوى: سُباریشْنْ : مشاوره ، مشورت - در پهلوى سُباریدن ( سباریتن ) : مشورت - مشاوره - استشاره کردن ، سُبار Sobar : مشاور ، مستشار ) ، همپورسى Hampursi ( پهلوى: مشورت ، رایزنى ، هم اندیشى - در پهلوى همپورسیدن Hampursidan : مشورت - هم اندیشى کردن
) رایزنى Rayzani ، سگالش Segalesh ( پهلوى: سِگالیشْنْ : مشورت، مشاوره ، چاره جویى - در پهلوى سِگالیدن Segalidan : مشورت - هم اندیشى کردن ، تفکر کردن ) ، کَنکاش Kankash ( پهلوى: مشورت، شور ، تفحص - جستجو - در پهلوى: کنکاشیدنKankashidan : مشورت - رایزنى - تفحص - جستجو کردن
)
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)