مرتاض

/mortAz/

    ascetic
    fakir
    yogi
    (indian) fakir

فارسی به انگلیسی

مرتاض منش
austere

مترادف ها

ascetic (اسم)
مرتاض، زاهد، راهب، عابد، تارک دنیا

ascetic (صفت)
مرتاض، زاهدانه، ریاضت کش

abstemious (صفت)
پرهیزگار، مرتاض، پرهیزکار، ممسک در خورد و نوش و لذات

پیشنهاد کاربران

کلمه ی مرتاض هم مانند بسیاری از اصطلاحات و کلمه ها در دنیا تحریف و عوض شده برای مثال طبق یافته های موجود در ثبت احوال شهرستان فارسان فامیل عجیب مرتاضی که در فیل اباد و اصفهان زندگی میکنند زمانی که دومین جلد از سه جل برایشان نوشته شد فامیل مرتاضی به جای منجزی نوشته شده و قبل از فامیل مرتاضی ( مرتازی ) منجزی بوده است که بعد ها ان فامیل را به همان اسم مرتاضی صدا زدند
...
[مشاهده متن کامل]

طبق تحقبق بنده در اداره ثبت احوال شهرستان فارسان در ابتدایی ترین نام ثبت شده برای فامیل مرتاضی ابتدا علی همت منجزی فیل ابادی ثبت شده و پس از ان چهار فرزند دیگرش با فامیل مرتاضی هستند ک احتمالا مامورین سه جل به اشتباه مرتاضی شنیده اند و بقیه سه جل ها از روی ان نوشته شده اند

زهدگرا، یوگی
حمید رضا مشایخی - اصفهان
مرتاض: کسی که از روی آموزشی که دیده با محدود کردن نیازهایش در حد بخور و نمیر چه در میان مردم و چه فردى، با دوری گزینی از لذت های مادی، نیایش ها و حرکات ویژه ای انجام می دهد تا به کمالات اخلاقی دست یابد.
...
[مشاهده متن کامل]

( https://www. cnrtl. fr/definition/ascete )
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: جاتین jātin ( سنسکریت: jatin ) .

snake charmer
معنی دقیقش این میشه بزرگوار
ریاضت کشیده، سختی چشیده جهت تهذیب نفس برای رسیدن به قدرت ماورایی، انسانی و . . .
چون اگر این قیود آورده نشه؛ با ریاضت صحیح در اسلام شما تفکیک قائل نشدید. ما در عرفان اسلامی و یا مکتب تشیع هم تهذیب داریم اما تهذیب برای رسیدن به قدرت نیست، برای رسیدن به ماورا صرف نیست، بلکه اون نهایت رو در نظر میگیرد. . یعنی فنا فی الله. . یعنی خدا که البته دربطن این، هم قدرت است هم متافیزیک هست هم قدرت ماورایی هست و هم اون اصل و اساس که خداست.
...
[مشاهده متن کامل]

کسی که تمرکز زیادی در حد صددرصد داره و آگاهانه فکر و احساس میکنه میگن مرتاض
کسی که قدرت و استعداد درونش رو شکوفا میکنه میگن مرتاض
کسی که ریاضت روحی ذهنی و جمسی میکشه
کسی که سختی و مشقت مقدسی رو متحمل میشه
یوگی، ریاضت کش، زهدگرا
یوگی
این واژه تازى ( اربى ) ست و برابر پارسى آن اینهاست: گاتیتْرْ Gatitr ( سانسکریت: گْهَتیتْرْ : مرتاض ، تهذیب گر ، ریاضت کش ) تاپاسوین Tapasvin ( سانسکریت : تَپَسْوین : مرتاض ، ریاضت کش ) ، کوشورز Kushvarz ( پارسى: مرتاض، مجاهد، جهد و ریاضت کننده ) گاتیترى Gatitri
...
[مشاهده متن کامل]

: ریاضت، مجاهدت ، جهد کوشورزى Kushvarzi : ریاضت ، جهد