er _, in re, respective, upon, nevermind
مربوط به اوقات کم مصرف
off-peak
مربوط به ایام اخیر
latter-day
مربوط به جای سرپوشیده
inside
مربوط به جهاز هاضمه
digestive
مربوط به چیزی
of
مربوط به حال
now
مربوط به داخل کشور
inland
مربوط به زمان گذشته
back
مربوط به زندگی نامه ی شخصی
autobiographic, autobiographical
مربوط به سرتاسر کشور
national
مربوط به طبقه پایین تر و کم درامدتر
downscale
مربوط به طرز عمل
procedural
مربوط به مسابقات المپیک
olympic
مربوط به هم
interrelated
مربوط به همه
general
مربوط به هیئت دولت
ministerial
مربوط به کسی
of
مربوط به کسی بودن
rest
مربوط بودن
apply, cohere, deal, refer, regard, touch