مدافع

/modAfe~/

    advocate
    defender
    defense
    defensive
    guardian
    protector

فارسی به انگلیسی

مدافع حقوق مردم
tribune

مدافع رفتار بخصوص
apologist

مدافع عقیده
apologist

مدافع مذهب
apologist

مدافع و توجیه رسمی در سخن
apology

مترادف ها

advocate (اسم)
حامی، طرفدار، مدافع، وکیل مدافع

defendant (اسم)
مدافع، مدعی علیه

lawyer (اسم)
مدافع، فقیه، قانون دان، حقوق دان، مشاور حقوقی، شارع، وکیل دادگستری

barrister (اسم)
مدافع، وکیل مدافع، وکیل دعاوی، وکیل مشاور

پیشنهاد کاربران

بیایید دقیق بررسی کنیم. شما پرسیده اید درباره ی واژه ی �مدافع� و ریشه ی آن در اوستایی، پهلوی و سانسکریت.
- - -
۱. معنای فارسی مدرن
مدافع در فارسی امروز: کسی که از کسی یا چیزی دفاع می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه دستوری: ترکیب عربی دِفاع پسوند فارسی/عربی کننده - کننده.
- - -
۲. ریشه های اوستایی و پهلوی
در اوستایی و پهلوی، مفاهیم مرتبط با محافظت و نگهداری اغلب با ریشه های dah - / da - بیان می شوند:
1. اوستایی:
dāta - → �دادن، قرار دادن، تخصیص دادن�.
کتاب مرجع: Bartholomae, “Altiranisches W�rterbuch” ( 1904–1915 ) .
این ریشه با مفهوم �نگهداری و حفاظت� همخوانی معنایی دارد.
2. پهلوی:
dād → �دادن، حفظ کردن�
کتاب مرجع: MacKenzie, “A Concise Pahlavi Dictionary” ( 1971 ) .
به عنوان مثال، اصطلاحاتی مثل dādwar ( حافظ عدالت ) مفهوم �مدافع� نزدیک دارند.
جمع بندی اوستایی/پهلوی:
ریشه dah - /dād → �دادن، نگه داشتن، محافظت کردن� → پایه معنایی نزدیک به �مدافع�
- - -
۳. ریشه های سانسکریت
در سانسکریت، مفهوم محافظت و نگهبانی با ریشه rakṣ - بیان می شود:
rakṣ - → �نگهداری کردن، محافظت کردن�
rakṣaka → �نگهبان، محافظ، مدافع�
منابع:
Monier - Williams, A Sanskrit - English Dictionary ( 1899 )
Whitney, Sanskrit Grammar ( 1889 )
- - -
۴. جمع بندی تطبیقی
زبان ریشه معنای پایه تطبیق با �مدافع�
اوستایی dāta - دادن، قرار دادن، نگه داشتن محافظت، نگهداری
پهلوی dād دادن، حفظ کردن محافظ، نگهدارنده
سانسکریت rakṣ - محافظت کردن، نگه داشتن نگهبان، مدافع
فارسی مدرن دفاع - کننده دفاع کردن مدافع
نتیجه:
واژه ی �مدافع� در فارسی معاصر مستقیماً از دفاع عربی گرفته شده است.
اما مفهوم �محافظت/نگهبانی� در اوستایی، پهلوی و سانسکریت وجود داشته و با معنای مدافع نزدیکی دارد.
بنابراین، ریشه معنایی ( conceptual ) واژه در فارسی کهن/سانسکریت/اوستایی قابل ردیابی است، اما شکل لفظی آن عربی است.
- - -
۵. منابع معتبر پیشنهادی
1. Bartholomae, Altiranisches W�rterbuch, 1904–1915
2. MacKenzie, D. N. , A Concise Pahlavi Dictionary, 1971
3. Monier - Williams, A Sanskrit - English Dictionary, 1899
4. Whitney, W. D. , Sanskrit Grammar, 1889
5. Benveniste, �mile, Dictionary of Indo - European Concepts and Roots, 1973
- - -

لری بختیاری
دِلَک گِر:مدافع
" واگذارمندپدافند ":وکیل مدافع.
" واگذرمندِواگذارگر ":وکیل موکل
مدافع: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
پاناگ pānāg ( مانوی و پهلوی )
نیپاتر nipātar ( اوستایی ) .
پدافنده
واژه مدافع
معادل ابجد 195
تعداد حروف 5
تلفظ madāfe'
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ مِدفع] [قدیمی]
مختصات ( مُ فِ ) [ ع . ] ( اِفا. )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
پشتیبان
پاسدار، پشتیبان، حارس، جانبت دار، حافظ، حامی، دفاع کننده، ظهیر، مجیر
در پارسی " رانا " برابر نسک لغت فرس اسدی توسی.
رانایان = مدافعان
دوچرخه سوار
Defencer
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
وَماک ( وَم = دفع، سنسکریت + پسوند فاعلی اک )
پراسار ( پراس = دفع، سنسکریت + پسوند فاعلی ار )
ویاژاک ( ویاژ= دفع از سنسکریت: ویاس + پسوند فاعلی اک )
...
[مشاهده متن کامل]

پیهاک ( پیها از سنسکریت: ویها= دفع + پسوند فاعلی اک )
اوژیسار ( اوژیس از سنسکریت: اوچیس= دفع + پسوند فاعلی ار )
پاناک ( پهلوی )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)