مجاز :جازده=حقیقت:حاق. پایه . ریشه
سلیم
مجاز: پسندیده، خوب دانستن
بُرد = هدف / آهنگ ( مقصد ) مانند دامنه و برد ( هدف ) در ریاضی
برخی از شهر ها مورد هدف ( آماج برد ) قرار گرفت
مُجاز = روابرد ( مُجاز ( روابُرد ) به انجام اینکار هستیم )
اجازه = روادید / رواسَت ( مانند فراسَت =در چمار و مینوی رخصت = اجازه )
... [مشاهده متن کامل]
مَجاز = مزاج =مزه=طعم
تجویز = هِلِشت / دستور
مِجاز در زبان مازنی ( طبری ) به معنای : ناز ، ادا ، کرشمه هستش.
مثلا:
بلا ته مجازِ بَننه!
ترجمه: ناز و ادات رو بلا بگیره ! ( معمولا این حرف رو زمانی میزنن که طرف خودشو لوس میکنه، یا طاقچه بالا میذاره ! یه حالتی دارن که خلاصه گوینده خوشش نمیاد و این حرف رو میزنه )
metonym
مجاز به فتح میم_آرایه ای در ادبیات
استثناءات وامتیازات ونصیب ها و بهترینها وعبور از چراغ قرمز وورود به خیابان یکطرفه و له کردن دیگران وحیوان وطبیعت . . .
فقط برای من مُجاز است!
این آرزوی همه!
مُجاز به غیر مُجاز ها.
مَجاز به مَجازی ها.
واژه مجاز
معادل ابجد 51
تعداد حروف 4
تلفظ mojāz
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت ) [عربی]
مختصات ( مَ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی majAz
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
هِلیدن/هِشتن = گذاشتن، اجازه دادن
هلیده = اجازه داده شده، مجاز
ناهلیده = غیرمجاز
و . . .
#پارسی دوست
🇮🇷 همتای پارسی: روا 🇮🇷
یا روامند
اجازه داشتن ، حق داشتن
انجام پذیر
روا
شدنی
پروانه دار
موسیقیایی : نام آلبومی در سبک رپ که در فروردین ماه سال ۱۳۹۹ منتشر شد . این آلبوم تحت لیبل ملتفت منتشر شد. اعضای لیبل ملتفت عبارتند از : مهدیار آقاجانی ، سروش لشکری ، اشکان فدایی ، علی قاسمی. ( مهدیار ، هیچکس ، فدایی ، قاف )
گمانیک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)