شایسته است به جای {مَتن} عربی، از واژه {مَتار} پارسی بِکار ببریم. واژه {مَئیتی} را در اوستایی داشتیم به چَمِ {اندیشه} که امروزه، همچون {پَئیری} که به ریختِ {پَر} در آمده است، ما نیز {مَئیتی} را به ریختِ {مَت} در آورده و سپس به همراه پسوندِ {آر} واژه {مَتار} را به چَمِ {متن} می سازیم. ... [مشاهده متن کامل]
آشکار است که {اندیشه} و {متن} دو پدیده نزدیک به هم هستند و پسوندِ {ار} به خوبی در این باره میتواند واژه سازی کند. پس افزون بر {نِوِشتار، نوشته، نِویسه. . . . } میتوانیم از {مَتار} نیز بهره ببریم. پسگشت:برگه 1064 از نِبیگِ {فرهنگ واژه های اوستا} بدرود!
در برابر واژه های انگلیسی متن میتوان بهره برد ؛ درونمایه بهره برد
دربرابر واژه عربی متن، می توان از واژه؛ درونمایه بهره برد.
بری شیشه عمرم میشکنه
ولی چقدر بودنت خوب بود، خودت خبر نداشتی
بوم بگمانم این باریک ترین واژه ی پارسیِ برابر واژه ی از ریشه عربیِ �متن� باشد؛ زیر ناهمتای ( متضاد ) آن، واژه ی پارسی �مَرز� است که تنها به آرش مرز جغرافیایی نیست و می تواند در باره های دیگری نیز بکار رود؛ مانند �مرز میان من و تو� یا چارچوبی که یادداشت یا نوشتاری در آن نوشته می شود که آماج سخن، تنها چارچوبی فیزیکی نیست. ... [مشاهده متن کامل]
بجز �زمینه�، دیگر برابرهای یاد شده در بالا ( نوشته، نویسه و نوشتار ) را هر یک بگونه ای نارسا می بینم.