ماشین، افزار، جین، ماشین پنبه پاک کنی، حیله و فن، جرثقیل پایه دار، عرق جو سیاه
mechanism(اسم)
ساختمان، دستگاه، ماشین، مکانیزم، طرز کار، اجزاء متشکله چیزی، اجزاء و عوامل مکانیکی
پیشنهاد کاربران
مجله ماشین قدیمی ترین پرتیراژترین و پرطرفدارترین ماهنامه ی تخصصی اتومبیل در ایران است. نخستین شماره ی این نشریه در مهر ۱۳۵۸ چاپ شد. این نشریه تا اسفند ۱۳۶۵ در ۹۰ شماره منتشر شد، اما به دلیل مشکلات در زمان ... [مشاهده متن کامل]
جنگ انتشار آن متوقف شد. انتشار مجله ماشین از تابستان ۱۳۶۹ از سر گرفته شد و تاکنون ادامه دارد. مجله ماشین تا اسفند ۱۴۰۲ به تعداد 489 شماره و به صورت مستمر و منظم چاپ شده است. این نشریه در روز ۵ام هر ماه در تهران و اول هر ماه بعد در تمام شهرستان های کشور منتشر می شود و در حال حاضر معتبرترین مجله تخصصی کاربردی اتومبیل در ایران است. ماهانه بیش از ۵۰۰هزار نفر این مجله را مطالعه می کنند و حدود ۲۰۰۰ کتابخانه عمومی سراسر کشور مشترک این نشریه اند.
ماَشین
جاده پیما
روی گفته هایم با شماست آقایAhmad Mortazavi: زمین پیما به جای ماشین یا خودرو. تنها خودرو ها نیستند که زمین را پیمایش میکنند. قطار، کامیون ( خودرو سنگین ) ، قطار شهری. . . پس باید به همه ی این این دسته بندی ها زمین پیما گفت نه تنها به خودرو
M. . m. .
پیشنهاد می کنم به جای استفاده کردن از واژه ی "خودرو" به جای ماشین، از واژه ای مثل"" زمین پیما"" استفاده کنیم. چون اولاً خودرو واژه ی دقیقی نیست و اگه دقیق به آن توجه کنیم، بیشتر معنی چیزی که به صورت خودکار حرکت می کند و به اصلاح، "خود ( اش ) ( می ) رو ( د ) " را می دهد. ثالثاً، با استفاده از واژه ی "زمین پیما" و مخصوصاً استفاده از پسوند " - پیما"، بین نام بقیه ی وسایل نقلیه نیز توازن ایجاد می کنیم. مثل هواپیما بسپاش پیما ( فضاپیما ) و بعداً به جای قطار از آهن پیما می توانیم استفاده کنیم. ... [مشاهده متن کامل]
در آخر، در آینده می توان از واژه ی "زمین پیمای خودرو" برای ماشینی که به صورت اتوماتیک مسیریابی می کند، استفاده کرد.
در قدیم از اسب استفاده میشد
ماشیدن: to motion ( پارسی میانه: Moshitan ) ماشه ( محرک تفنگ ) ماشین ( حرکت کننده )
کلمه ای فرانسوی است که در اصل از کلمه مشئ عربی گرفته شده مشئ به معنی رونده لایک فراموش نشه
ماشین یعنی خودرو و دسگاه هست مثلا با ماشین سوار میشیم و ماشینو میرونیم و مثلا دستگاه مورو میزنه
car
من فقط معنی ماشین رو خواستم . نه این همه توضیح
در فرهنگ واژگان پارسی پهلوی: مشیَتن= moŝitan ـ1ـ ناقص ـ ضعیف شدن 2ـ منحرف شدن، انحراف پیدا کردن 3ـ حرکت کردن و تغییر کردن. آمده است.
نوعی وسیله ی نقلیه
ماشین خود یک واژه ی پارسی است
machine دستگاه ، ماشین ،
خودرو - اتومبیل - کامیون و . . .
ابزار، دستگاه، موتور، خودرو، کامیون، اتومبیل
ماشین خودرو، سواری، رَوه، رَوَن ( از رفتن ) ، شَوه ( از شدن ) ، رابه ( ارابه ) ، راده ( اراده ) ، گَردونه، چَرخونه
کلمه ماشین از ریشه مَشِی عربی به معنای راه رفتن که از زمان قدیم وارد لغت انگلیسی و در زمان ساخت ماشین نام آن را بر آن نهادند. تلفظ ماشین به انگلیسی ( مِ شِینْ ) است.
دستگاه یا ماشین
گرفته شده از واژه ى الماکین عربی که خوده این واژه برگرفته از ماکین فارسی به معناى چرخ خیاطی هست لازم به ذکر هست که عرب ها با این واژه واژه ای مانند المکینه به معناى موتور را ساخته اند