لژیونر ؛ این کلمه به لحاظ مفهومی مرتبط با کلمه ی لجستیک می باشد.
کلیدواژه ی لجستیک از دو بخش لج و استیک یا هستیک یا ایزتیک یا ایستا تشکیل شده است.
کلمه ی لُج در قوانین زبان شناسی و ایجاد کلمات قابل تبدیل به لُژ و رُژ می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
یعنی یک حالت استوار و رفیع و بلندمرتبه که قابلیت روئیت بیشتری تحت عنوان لژیونر ایجاد کند.
اصطلاح لژ نشین در نشست ها و انجمن ها به اون قسمت جلویی یا قسمت مرتفع تر که قابل دیده شدن بیشتری باشد برای افراد لژیونر گفته می شود.
لژیونر اصطلاحاً به شخص رفیع و بلندمرتبه به لحاظ دانایی یا ثروت و یا مقام گفته می شود.
یا اصطلاح لژ کفش که به قسمت زیرین کفش در قسمت پاشنه ی پا که باعث بلندی بیشتری در قد انسان می شود گفته می شود.
کلمه ی رژ که در اصطلاح رژ لب به معنی برق لب در حال استفاده مکالات امروزی می باشد در کلماتی مثل روژان روژین به معنای روشنایی و روز استفاده شده است.
بنابراین کلمه ی لجستیک در یک تعریف ساده به معنی تأمین نمودن از جهت روشن نمودن یک سیستم یا سازمان برای ایستایی و ایستادگی بیشتر می باشد.
کلیدواژه ی لجستیک از دو بخش لج و استیک یا هستیک یا ایزتیک یا ایستا تشکیل شده است.
کلمه ی لُج در قوانین زبان شناسی و ایجاد کلمات قابل تبدیل به لُژ و رُژ می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
یعنی یک حالت استوار و رفیع و بلندمرتبه که قابلیت روئیت بیشتری تحت عنوان لژیونر ایجاد کند.
اصطلاح لژ نشین در نشست ها و انجمن ها به اون قسمت جلویی یا قسمت مرتفع تر که قابل دیده شدن بیشتری باشد برای افراد لژیونر گفته می شود.
لژیونر اصطلاحاً به شخص رفیع و بلندمرتبه به لحاظ دانایی یا ثروت و یا مقام گفته می شود.
یا اصطلاح لژ کفش که به قسمت زیرین کفش در قسمت پاشنه ی پا که باعث بلندی بیشتری در قد انسان می شود گفته می شود.
کلمه ی رژ که در اصطلاح رژ لب به معنی برق لب در حال استفاده مکالات امروزی می باشد در کلماتی مثل روژان روژین به معنای روشنایی و روز استفاده شده است.
بنابراین کلمه ی لجستیک در یک تعریف ساده به معنی تأمین نمودن از جهت روشن نمودن یک سیستم یا سازمان برای ایستایی و ایستادگی بیشتر می باشد.
برون باز، فرامرزی، برونفر، برونسار، دوریار، دورباز، بازدر، برونی، فرگرد، دیارگزار، برونگزار، فرگذر، گذرباز
طارمی فرگردی ایرانی ست🇮🇷
طارمی لژیونری ایرانی ست🇬🇧
طارمی فرگردی ایرانی ست🇮🇷
طارمی لژیونری ایرانی ست🇬🇧
بالانشینها:لژیونرها.
بازیکن برونمرزی
لژیونر را می توان : پیشقراول، پیشتاز ، طلایه دار و برجسته دانست
و در ورزش لژیونر به پیشتازان و برجستگانی از آن حرفه ی ورزشی دانست که در خارج از کشور متبوع خود مشغول هستند و به کار گرفته می شوند .
و در ورزش لژیونر به پیشتازان و برجستگانی از آن حرفه ی ورزشی دانست که در خارج از کشور متبوع خود مشغول هستند و به کار گرفته می شوند .
طلایه داران ، پیشتازان و پیشقراولان را لژیونر می گویند
یعنی یک بازیکن که برای کشور خودش نقشی بازی نمیکنه چه در حوضه ورزشی چه حوضه سیاسی نظامی یا فرهنگی و حوضه های دیگه
مهاجر ، بازیکن مهاجر
سرباز خارجی
بازیکنی که در کشور خودش بازی نمیکنه
بازی کنی ک در کشور های دیگ شروع ب فعالیت میکنه
بازیکنی که در باشگاه غیر از باشگاه خودش و در کشور دیگر بازی کند
بازیکنی که کشور و ملیت خودشو بخاطر پول بیشتر میفروشه
به بازیکنی میگن که خارج ازکشوربازی کنه
ورزشکاری که در باشگاهی خارجی فعالیت دارد.
ارتشی اززندانیان فرانسه بودند که برای سرکوب وایجادنظم به کشورهای تحت استعمار فرانسه گسیل میشدند بدین جهت به فوتبالیستهای که به کشورهای دیگر میروند لژیونر میگویند
ورزشکاری در کشوری غیراز کشور خودش
فرمانده برتر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)