ارش عزیز ♥🌹
برادرم من قصد توهین به زبان ترکی وفرهنگ ترکی نداشتم چرا که این پانترک هاقصدتجزیه طلبی دارند وبنده باسن و سال کمم دارم از ایرانم محافظت می کنم❤🌹
وگرنه ما ترکا وفارساهمه باهم برادریم و حداقل900سال است در این خاک ها داریم زندگی می کنیم♥🌹
اقا ارش عزیزر بنده قصد توهین به تورک هارو نداشتم❤♥🌹
چرا که در همه ی اقوام چنین ادم های بی سوادی وجودداره اما زیاده روی کردن کار درستی نیست شما اعلان های این کاربر رو چک کن تمام کلمات فارسی به ترکی تبدیل شد. ❤♥🌹
وگرنه ما همه برادریم حال800تا900سال درکنار هم داریم زندگی می کنیم❤♥🌹
آخر ش متاسفانه بدون سند مدرک درست حسابی نداشتن باعث شد
به قوم بزرگ ترک یا تورک توهین شود آقا شما باعث شدی توهین بشود پان ترک عامل بدبختی ترک ها یا تورک ها هستند
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
در جواب به کسانی که فقط خودش رو گول می زنند و حرف های بدون سند و مدرک می زدند با این حرف خودتان خار و بی ارزش می کنید بس کنید هر کسی به من و خانواده من توهین حرمزاده بی ناموس بی رگ و ریشه سیم کش و جاکش و خودش و جد آبادش هست اگر توهین کند
درجواب شما ها
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
▪️انسان کور را می توان درمان کرد اما نادان متعصب را هرگز. . . !
تعصب کور کورانه انسان بینا را کودن می کند. تعصب یک امر اشتباه است، حال فرقی نمی کند که این تعصب نسبت به دین، مذهب، نژاد، قوم، رنگ و حتی فردی باشد. تعصب، تعصب نام دارد. انسان متعصب برای مخفی کردن ضعف اجتماعی خود همواره در حال فرافکنی، تهمت، افترا، دروغ پردازی و جعل سازی نسبت به منتقدان خویش است.
غافل از اینکه برجسته ترین راه شناخت یک انسان بزرگ، اعتراف شجاعانه او به اشتباهات گذشته ی خویش است. از تعصب بپرهیزیم؛ تعصب، بیجا و بجا ندارد. تعصب، تعصب است. هر کس به وسعت تفکرش آزاد است. . . !
✍کریستوفر هیچنز
درپاسخ به عبدالرضا🌹❤
چرازبان فارسی را ترکی می کنید؟ 🌹❤
شما ترک ها اولین حکومتتان 700سال پیش ( عثمانی ) بود که هنوز خط رو اختراع نکرده بودند خط قوم ترک از ابتدا عربی بوده سپس در جنگ جهانی به لاتین تغییر یافت♥🌹
... [مشاهده متن کامل]
واین نشان می دهند قوم ترک یک قوم بی اصالت است البته نسبت به فارس ها شایدم نسبت به کل دنیا♥🌹
چرا که قوم فارس 8000سال پیش خط میخی رو اختراع کردند و قبل ان تصویری می نوشتند. 🌹❤
قفل کلمه ای تورکی است و در اصل قیفیل بوده که از فعل قیرپماق به معنی بستن چشم گرفته شده ریشه ان قیرپ بوده و وقتی پسوند ایل بدان اضافه میشود به شکل قیرپیل و به معنی چیزی که می بندد در می اید حالا به دلیل
... [مشاهده متن کامل] پشت سر هم بودن ر و پ ر حذف شده و قیپیل می گردد که در عربی چون پ نیست به صورت قفل به کار می رود کلماتی مثل قاپی یعنی در قاپاق یعنی درب شیشه قاپالی یعنی بسته قیپیل یا قیفیل به معنی قفل از همین ریشه بوده و در فارسی علاوه بر شکل عربی ان یعنی قفل شکل تورکی ان یعنی کوپله نیز بکار می رود
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی فقل از ریشه ی واژه ی کول فارسی هست
کلیدان
♦️
نوواژه برای جایگزینیِ #to_lock به معنای کسی یا چیزی را در جایی حبس کردن؛ در به روی کسی بستن؛ قفل کردن؛ قفل شدن بستن؛ تنگ بستن؛ و جُزین
ا↙️
#کلاییدن ( kel�y. id. an )
یا:
#کلاستن ( kel�. st. an ) 👈 کِل ( ستاکِ برساخته از ریشه ی پهلویِ kilēl به معنای کلید ) - - استن
... [مشاهده متن کامل]
( پایینِ صفحه را ببینید. )
🔺 نکته:
ستاکِ حالِ کِلاستَن می شود کِلای. ( بسنجید با آراستن —� آرای. )
▪️مثال:
۱ - او سندهای محرمانه را در کشویِ میزِ خود می کِلاست ( می گذاشت و کشو را قفل می کرد، ) تا کسی بدان ها دسترسی نداشته باشد.
۲ - اگر خودرو َت را نَکِلایی ( قفل وبست نزنی، ) ممکن است آن را بدزدند.
۳ - در را که ببندی خودبه خود می کِلاید ( قفل می شود. )
🔺 توجه:
🔹 #lock
🔹 #قفل
یا: #کلاد ( کِل اد [پسوندِ اسم ساز، بسنجید با "پولاد. "] )
▪️مثال:
۱ - دزدان کِلادِ ( قفلِ ) در را شکسته بودند و هرآنچه در خانه بود را رُفته و برده بودند.
۲ - اگر در باز نشد کلید را در کِلاد ( قفل ) جابجا کن، حتماً باز می شود.
🔺 نکته:
آشکار است که واژه ی مناسب برای lock ( به عنوانِ اسم ) همان "قفل" است که در زبانِ ما کاربرد دارد. اینجا واژه ی "کلاد" با معنا و مفهوم ِ"قفل" معرفی شده است تا فهرست واژه های انگلیسی از این ریشه بی جایگزینِ فارسی نماند. بااین حال، شایسته است که در آینده، این واژه ( کِلاد ) جایگاه و کاربردِ خود را به ویژه در گستره ی دانش بیابد.
🔸 #locking
🔸 #کلایش ( kel�y. eš )
▪️مثال:
این خانه به سامانه ی کِلایشِ مرکزی ( سیستمِ قفلِ مرکزی ) مجهز است، و نمی شود به آسانی از آن دزدی کرد.
🔹 #locker محفظه ی دارای قفل
🔹 #کلار ( کِل ار [پسوندِ اسم ساز، بسنجید با "دستار. "] )
یا: #گنجه
🔸 #lockable قابلِ قفل شدن
🔸 #کلاستنی ( کِلاستَنی )
یا: #کلاسته شوا ( کلاسته شَوا )
▪️مثال:
همه ی چمدان های ما کِلاسْتَنی ( کلاسته شا، قابلِ قفل شدن ) بودند، بنابراین خیال ِمان آسوده بود.
🔹 #lockout تعطیل کردنِ کار از سوی کارفرما به دلیلِ نافرمانیِ کارگران
🔹 #کلایش
یا: #کلاست ( kel�st )
▪️مثال:
کِلاسْتِ ( تعطیلیِ کارِ ) کارخانه ی هفت تپه ی خوزستان سبب شد که فشارِ اقتصادیِ کمر شکنی بر کارگرانِ این کارخانه وارد آید.
🔸 #lock_down بستن یا تعطیل کردنِ شهر یا کشور
or: #shut_down
🔸 #کلایش ( kel�y. eš )
یا: #کلادمان ( kel�d. m�n )
یا: #هربست ( هر [همه] بَست )
یا: #همه بست
یا: #بستار
یا: #بست وبند ( بسنجید با شست وشو. )
یا: #هربندی ( هر بندی )
یا: #همه بندی ( بسنجید با "همه گیری" و "همه پرسی. " )
🔹 #antilock ضدِ قفل شدن
🔹 #پادکلاد
یا: #پادکلایش
▪️مثال:
سامانه ی ترمزِ پادکِلاد ( ای. بی. اس ) هنوز برای خودروها اجباری نشده است، و این برای ایمنیِ مردم خطرناک است.
🔸 #to_unlock
🔸 #واکلاستن ( واکِلاستَن )
یا: #ناکلاستن
▪️مثال:
او می خواهد رازی را واکِلایَد ( از محرمانگی خارج کند، آشکار کند ) که پای بسیاری از گردن کلفتانِ سیاسیِ کشور را به دادگاه می کشاند.
🔹 #unlockable قفل نشدنی
🔹 #کلاسته نشوا ( کِلاسته نَشَوا )
یا: #واکلاسته شوا ( واکِلاسته شوا )
یا: #واکلاستنی
🔸 هم ریشه های #کلاستن ، #کلایش و #کلار در زبان های ایرانی:
اسفراینی 👈 قفلِ درِ باغ ➖ kelidān
بردسیری 👈 کلید و بندِ در ➖ koleydun
سرخه ای 👈 کلون ( قفلِ چوبیِ پشتِ درِ خانه ) ➖ kolen
خوانساری 👈 کلون ➖ kīlun
آشتیانی 👈 کلون ➖ kol�ma
فارسی 👈 کلید، کُلون، کِلان، کُلند، کلیدان و . . .
یونانی 👈 کلید ➖ kleis
یونانی 👈 قفس ➖ klobos
لاتینی 👈 بستن ➖ claudere
لیتوانیایی 👈 بست زدن، گیره زدن ➖ kliūvu
اسلاوی کلیسایی کهن 👈 بستن ➖ ključiti
آلمانی 👈 بستن ➖ schlieβen
پورواهندواروپایی 👈 قلاب، آکج ➖ - klau
🔻🔻🔻
@JavidPajin 👈 فرهنگِ ریشه شناختیِ واژگانِ عمومی و تخصصی
مصک - کلون بست
اصلاحیه : کوپله > کُپلِ > قُفل
با توجه به این واژه و حالت چپ به راستش در انگلیسی به احتمال بالا قفل از کُول ) با ( با وِ ) معرب شده
واژه قفل
معادل ابجد 210
تعداد حروف 3
تلفظ qofl
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: اَقفال و اَقفُل و قُفُول]
مختصات ( قُ ) [ ع . ] ( اِ. )
منبع فرهنگ فارسی عمید
لغت نامه دهخدا
قفلیم🔐
کردی جنوبی: قِلف
قفل در اصل از ماده قفول به معنی بازگشت کردن یا قفیل به معنی اشیاء خشک است ، و از آنجا که وقتی در را به بندند و بر آن قفل زنند هر کس بیاید از آنجا بازمی گردد ، و همانند موجود خشک و صلب چیزی در آن نفوذ نمی کند این کلمه به این ابزار مخصوص گفته شده است .
چفت و بست
پارسی بنویس حسنقلی! می دانیم انگلیسی دان هستی.
Iock
اسکندان
چلن ( زیر "چ" و "ل" )
قفل: برابر آن در پارسی " چلن " و برابر قفل ساز ، " چلنگر "می باشد.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)