منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی فرودگاه از ریشه ی دو واژه ی فرود گاه فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
میدان هوایی بهترین برابر پارسی برای واژه فرودگاه است.
فرازگاه نیز می توان به جای departure بکار برد.
ویرایش شده: از دیدگاه من واژه های هوابندر، هواگاه و یا هواکده بهتر از واژه فرودگاه برای airport هست. فرودگاه را می شود به جای arrivals ( پرواز های ورودی ) و اوجگاه یا پروازگاه را به جای Departure ( پروازهای خروجی ) بکار برد.
از دیدگاه من واژه های هوابندر، هواگاه و یا هواکده بهتر از واژه فرودگاه برای airport هست. فرودگاه را می شود به جای arrivals ( پرواز های ورودی ) و اوجگاه یا پروازگاه را به جای Departure ( پروازهای خارجی ) بکار برد.
آسمان روان
مطار، میدان هوایی هردو حاکی از جنبهٔ مثبت جایی در صنعت هوانوردی است که به پرواز اشاره دارد اما متاسفانه واژهٔ فارسیِ معادلِ آن ها به �فرود�آمدن توجه کرده که تنها بخش منفی ترِ داستان است. صعود، پرواز، نگهداری،
... [مشاهده متن کامل] مراقبت، پذیرش مسافر، سفر. . . ده ها و شاید صدها کار مثبت در این محل انجام می شود و واژهٔ فارسی �فرودگاه� تنها به �فرود� اشاره می کند. بیایید واژه پیشنهاد کنیم تا خود ما جای خالیِ فرهنگستانِ نامعتبرِ فعلی را پر کنیم. پیشنهاد بنده: فعلا کاربرد واژهٔ فارسی دری �میدان هوایی� و فکرکردن به واژه هایی مثل �هواکده�، �هواپیماکده�، �هواسفرگاه�، �هواپرجا�، . . . از لبخند مثبت شما سپاسگزارم.