عابر. [ ب ِ ] ( ع ص ) عبورکننده و راه گذرنده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) .
- عابر سبیل ؛ راه گذر. مسافر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . رجوع به همین ترکیب شود. || با اشک ، گویند رجل عابر و امراءة عابر. ( منتهی الارب ) .
... [مشاهده متن کامل]
عابر. [ ب َ ] ( اِخ ) ابن شالخ بن ارفخشدبن سام بن نوح. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) . در لباب الانساب عابربن ارفخشدبن سام بن نوح ، ضبط شده است.
منبع. لغت نامه دهخدا
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
معنی معبر ؟؟
معبر یعنی چه؟؟
در بازی جدولانه دو، مرحله اول، جواب میشه: رهگذار
هوالعلیم
عابِر : رونده
غابر : باز مانده
Rahgozar 🚶♀️🚶♂️
رهگذر، گذرگر
گذرنده
هم خانواده =عبور، عابران، عبر
عابِر
ریشهء این واژه شاید پارسی باشد :
عَبَر < اَبَر < آ بَر = کَسی که چیزی را به سویی می بَرَد مانند خَبَر = چیزی را به بیرون بُردن ( خَ = ex , out , aus ) و همین گونه : اَز ، آز ، زُ در پارسی و بَر بُن کنون کارواژهء بُردن
گُمانهء دویوم : آن وَر ، اون وَر ، اُ وَر ، اُبَر = به آن سوی
( عابر ) اسم فاعل به معنا عبور کننده و با تعریفات زیر هم خوانی دارد از جمله. ( عبرت ) به معنای پند گرفتن از ریشه عَبَر به معنای عبور کردن و چون عبور انتقال از نقطه ای به نقطه دیگر است به صورتی که بتوان
... [مشاهده متن کامل] از آن عبور کرد و عبرت و پند گرفت می باشد. نام گذاری عبرت هم به این دلیل است مثلا در قرآن اشاره به قوم شعیب یا لوط و یا ماجرای قوم بنی اسرائیل شده به این دلیل است تا ما که قرآن را می خوانیم از آنان عبرت بگیریم و مثل آنان عمل نکنیم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)