صلا

/salA/

    call
    invitation
    proclamation

پیشنهاد کاربران

واژه صل با لام مشدد یعنی درود
اللهم صل ( لام مشدد )
صلی با لام مشدد یعنی درود من
نصلی یعنی درود ما
و همه ب مشتقات آن
صلا. [ ص َ ] ( ع مص ) افروختن آتش به آتش. ( منتهی الارب ) . برافروختن آتش را گویند بجهت سرمای سخت. ( برهان ) . || گرم کردن به آتش. ( مصادر زوزنی ) . || ( اِ ) بریانی. ( منتهی الارب ) ( غیاث اللغات ) . || آتش که بدان گرم شوند. ( مهذب الاسماء ) . و رجوع به صِلاء شود.
...
[مشاهده متن کامل]

صلا. [ ص َ ] ( از ع ، اِمص ) آواز دادن برای طعام خورانیدن یا چیزی دادن بکسی. ( غیاث اللغات ) . در سراج آمده : صلا بفتح آواز کردن بسوی کسی برای دادن چیزی خواه طعام باشد خواه غیر آن مگر در کتب معتبره عربیه بدین معنی دیده نشد. ( غیاث اللغات ) . فریادی باشد که بجهت طعام دادن بدرویشان و فقیران و چیزی فروختن کنند. ( برهان )
منبع. لغت نامه دهخدا

عاقل در طریقت ریسمانی به بالا میسازد. . . . جاهل در طریقت خود را شیخ ناقلا میسازد
عاقل به نور حق اینه دل جلا میسازد. . . جاهل از افتاب التی در خلا میسازد
عاقل از عشق مجنون و لیلا میسازد. . . جاهل عشق را میسوزاند و به بلا مبتلا میسازد
عاقل از صلا رفع صد بلا میسازد. . . . جاهل از صلا بهر خود قصر طلا میسازد
عاقل از صلا توشه میسازد. . . . جاهل از صلا بهر خود مصلا میسازد
البته توضیح ناقص است منظور از طعام غذای روح است طعام معنوی نه دنیوی
البته توضیح ناقصه طعام یعنی طعام معنوی. . غذای روح. . .
شرح مثنوی ، کریم زمانی ، پاورقی صفحه ۱۸۶
صلا در اصل آتشی بوده که عربان صحرانشین بر پشته ها میافروختند تا ره گمشدگان و مسافران به دلالا آتش آنجا روند و اطعام شوند. سپس از آن معنی بانگ زدن مستفاد شده است
صلا : /salā/ صلا ( عربی ) 1 - ( در قدیم ) دعوت کردن از کسی یا کسانی برای انجام کاری یا برای غذا خوردن؛ 2 - نماز.
صلا . هلا. کلا سه پسر کلاغ از دودمان کلاغیان از نژاد پارت افغان
تازی شده پارسی " هلا " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)