شیم به گویش بختیاری یعنی نحس و بد یمن
مار سیاه مویم، ماهی شیم* گشته
وز موج موج محنت، کف بر سرم چو دریا. . .
( سراج الدین قُمری آملی - شاعر اواخر قرن ششم و ربع قرن اول هفتم هجری قمری )
وز موج موج محنت، کف بر سرم چو دریا. . .
( سراج الدین قُمری آملی - شاعر اواخر قرن ششم و ربع قرن اول هفتم هجری قمری )
شیم در زبان تپوری ( طبری، مازندرانی ) به چم و معنای "ماهی" است.
شیَم= خوی ها، جمع شیمت
شیم به معنی بو در زبانهای ایرانی باستان
شیم در گویش بختیاری به معنای نحس، شوم و نامبارک
در گفتار لری :
شیم ( لری ) = شوم ( فارسی )
جابجایی دو حرف ( ی، و ) که در واژگان زیادی رخ داده است.
شینه = حمله، یورش
شیم ( لری ) = شوم ( فارسی )
جابجایی دو حرف ( ی، و ) که در واژگان زیادی رخ داده است.
شینه = حمله، یورش
سیم، رابط