press-up, pushup
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
شناوری، شنا
پیشنهاد کاربران
ورزشی آبی که در آن با حرکات منظم دست و پا، بدن در آب به جلو حرکت می کند. شنا علاوه بر فواید جسمی مثل تقویت قلب، ماهیچه ها و انعطاف پذیری، یه درمان بی سر و صدا برای استرس هم هست.
تفاوتش با واژه های مشابه: با "آب تنی" فرق داره؛ آب تنی یعنی بازی یا تفریح تو آب، ولی شنا یعنی حرکت هدف دار و تکنیکی در آب ( مثلاً به صورت کرال، قورباغه یا پروانه ) .
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
بعد از یه روز شلوغ، یه ساعت شنا تو استخر واقعاً حال آدمو جا میاره!
نظر:
شنا تنها جاییه که می تونی بی وزن باشی بدون اینکه فضانورد باشی! هم بدن رو ورزیده می کنه، هم ذهن رو رها. اگه یه ورزشی می خوای که هم باکلاس باشه، هم مفید، هم برای همه سنین، شنا انتخاب بی نظیریه.
تفاوتش با واژه های مشابه: با "آب تنی" فرق داره؛ آب تنی یعنی بازی یا تفریح تو آب، ولی شنا یعنی حرکت هدف دار و تکنیکی در آب ( مثلاً به صورت کرال، قورباغه یا پروانه ) .
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
بعد از یه روز شلوغ، یه ساعت شنا تو استخر واقعاً حال آدمو جا میاره!
نظر:
شنا تنها جاییه که می تونی بی وزن باشی بدون اینکه فضانورد باشی! هم بدن رو ورزیده می کنه، هم ذهن رو رها. اگه یه ورزشی می خوای که هم باکلاس باشه، هم مفید، هم برای همه سنین، شنا انتخاب بی نظیریه.
شِنا
آرگون ( اصل ) این واژه شِناو است :
شِناو : شِ - ناو
شِ - : پیشوند که چهر های دیگری هم در پارسی دارد : سِ ، زِ ، زا ، اِخ ، خَ، زُ ، اِس ، شُ . . . همریشه با out انگلیسی و aus آلمانی و ex لاتینی ست ، روی هم رفته = آزگار ، تماماً
... [مشاهده متن کامل]
ناو : به مینش آب است که در واژه های زیر به جای مانده است : ناودان ، ناوخدا ( ناخدا ) ، ناوگان ، ناوبَر، ناوی، داناو ( دانوب ) . . .
همریشه با navy در انگلیسی
شِناو : بیخی / بیزی / کاملاً / تماماً در آب فرو رفتن ، غوته خوردن / غوسیدن ( غواصی کردن )
آرگون ( اصل ) این واژه شِناو است :
شِناو : شِ - ناو
شِ - : پیشوند که چهر های دیگری هم در پارسی دارد : سِ ، زِ ، زا ، اِخ ، خَ، زُ ، اِس ، شُ . . . همریشه با out انگلیسی و aus آلمانی و ex لاتینی ست ، روی هم رفته = آزگار ، تماماً
... [مشاهده متن کامل]
ناو : به مینش آب است که در واژه های زیر به جای مانده است : ناودان ، ناوخدا ( ناخدا ) ، ناوگان ، ناوبَر، ناوی، داناو ( دانوب ) . . .
همریشه با navy در انگلیسی
شِناو : بیخی / بیزی / کاملاً / تماماً در آب فرو رفتن ، غوته خوردن / غوسیدن ( غواصی کردن )
شنا، شنو.
شنگ و اب، چنگ زدن به آب. شنا ترکیبی است از شنگ و آب و منظور حرکت با دست در آب است.
مَله، دست مله.
مّله کوتاه شده ماء له است به معنی روی و سطح آب، دست مَله به معنی چنگ زدن بر سطح آب است.
شنگ و اب، چنگ زدن به آب. شنا ترکیبی است از شنگ و آب و منظور حرکت با دست در آب است.
مَله، دست مله.
مّله کوتاه شده ماء له است به معنی روی و سطح آب، دست مَله به معنی چنگ زدن بر سطح آب است.
شنا به ترکی: اوزمَک، چیمَّک ( معنی دقیق چیمَّک، حمام کردن است ولی در بعضی از مناطق به جای اوزمَک و به معنی شنا بکار می برند. )
شنا : تحریف آشنا به معنای آشنائی با فنون شنا کردن و در قدیم شنا کردن را مله و در اصطلاح عامیانه مَلُوی می گفتند این کلمه را در زبان اشوری مَلهو و در زبا ن عبری مَله می گفتند . ملوان یعنی شناگر یا کسی که راه و رسم شنا را بهتر می داند.
سلام اصطلاحات کامل لاتین ، حرکتهای دست و پا در اب و بیرون اب موقع ریکاوری دستها رو میخوام