سماع

/samA~/

پیشنهاد کاربران

سماع به نوعی از رقص صوفیه شامل چرخش بدن همراه با حالت خلسه برای اهداف معنوی گفته می شود. سماع پیشینهٔ کهن تاریخی داشته و رقصی ایرانی است و پس از اسلام موافقان و مخالفانی نیز در این دین پیدا نموده است یا به عبارت دیگر سماع از به حرکت درآمدن گروه شیفتگان تحت تأثیر آوای دف و نی و تنبور و شعرهای آهنگین است.
...
[مشاهده متن کامل]

سَماع در لغت به معنی شنیدن، شنوایی و آوای گوش نواز است. در اصطلاح صوفیان سماع به معنی خواندن آواز یا ترانه عرفانی توسط قوال یا قوالان ( گاه همراه با نغمه ساز ) و به وجد آمدن شنوندگان در مجالس «ذکر جلی» است. از آنجا که این به وجد آمدن گاه به رقص و دست افشانی می انجامد، تقریبا به مجموعه قوالی، نغمه ساز، به وجد آمدن و رقص، سماع گفته می شود.
سماء گویند که صوفیان چون در هنگام وجد روی به آسمان کنند و گنج معنی از آسمان گیرند آن را سماء که واژه ای است اوستایی به معنی آسمان نامیده شده همچنانکه نخستین کسی که سماء کرد کی خسرو کیانی بود که از خداوند معنی رازی را می جست:
همچنین سماع در لغت در معنای شنیدن، رقص و وجد است و در اصطلاح به آوازی گفته می شود که حال شنونده را منقلب گرداند؛ آنچنان که صائب تبریزی می فرماید: عشق، ذرات جهان را در سماع آورده است / چون سپند، افسردگان را کارفرما آتش است منبع این سماع چیزی جز عشق نباید باشد؛ عشقی که همچون آتش زبانه می کشد و انسان نمی تواند در برابر آن ایستادگی کند، بنابراین در آن ذوب می شود و به فنا می رسد؛ ابوسعید ابوالخیر، از عارفان بزرگ قرن ۵ ق/۱۱م نیز می گوید: صوفی به سماع دست از آن افشاند/ تا آتش دل به حیلتی بنشاند عاقل داند که دایه گهواره طفل/ از بهر سکوت طفل می جنباند از این رو صوفیان توجه ویژه ای به سماع داشتند و حتی آن را غذای جان و دوای دل عاشق سالک، نام نهادند.
سماع در اصطلاح صوفیه گوش دل فرو داشتن به اشعار و الحان و نغمه ها و آهنگ های موزون است، در حال جذبه و بی خودی. سماع را دعوت حق خوانند، و حقیقت سماع را بیداری دل دانند و توجه آن را به سوی حق انگارند.
نخستین بار در شاهنامه به سماع به معنی پرستش با وجد برمی خوریم که توسط کی خسرو کیانی انجام گرفت که پنج هفته به سماع پرداخت چنین پنج هفته خروشان به پای همی بود بر پیش گیهان خدای و این راه و شیوه که خواندن و ستایش خداوند در حالت خوشی و مستی در فرهنگ اسلامی نیست بلکه از فرهنگ نخستین آریاییان است و همچنین در فرهنگ یهود نیز یافت می شود که داوود خدا را با نوای چنگ ستایش می کرد مسلم است که سماع و رقص مذهبی برای خداوند، ریشه در تاریخ کهن دارد. در آیاتی از تورات، به سماع داوود اشاره شده است که «به حضور خداوند جست و خیز و رقص می کرد» همچنین در انجیل نیز به رقص و سماع مریم بر روی پلکان مذبح اشاره شده است. اما پس از اسلام و تا سال ۲۴۵ هجری اثری از سماع در مراسم مسلمانان به چشم نمی خورد. در این سال ذوالنون مصری اجازه تشکیل اولین مجلس قوالی و سماع را به شاگردان خود داد. اندکی بعد و در سال ۲۵۳ نخستین حلقه سماع را علی تنوخی در بغداد به پا کرد.

سماعسماعسماع
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/سماع
روح خنیاگر . .
رقص سماع. . .
��فضای تصورذهنی. . .
. . . . . . . .
باموسیقی احساس. بر مزرعه وجود
رقص سماع عارفان. پایکوب اندوه شکن
بنواختن�زخمه ای از تار�دلنواز رابا مضراب عشق. .
سماع یک واژه عبری است که معادل سما در فارسی است به معنای رقص.
سما: رقص
سماگر: رقصنده، رقاص
رقص معروف مولانا هم رقص سماع
سماع واژی سامی است بچم شنیدن و هیچ گمان در ان نیست مگر آنکه در برخی زبانهای ایرانی سما را رقص و سماگر را رقاص میدانسته اند و در سانسکریت هم این واژه امده و سخت میدانم که شنیدن را رقص گفته باشند باید یک واژ سما هم به پارسی بوده باشد
هوووووووووووو
رقصیدن با معشوق
پرنده رو درختم آشیون کن
حالا وقت فراموشی من نیست
منابع• https://www.youtube.com/watch?v=mdg-Tf3ncTg&ab_channel=AliZandevakili-Topic
درویش کسی است که جهالتش را به خلق ثابت نمی کند
https://www. youtube. com/watch?v=HZ - yRoC0HJo
Whirling dance
Mystic dance music
سماع : [اصطلاح موسیقی ] واژه ی عربی است به معنی شنیدن و مربوط به خانقاه های صوفیان است که در آن جا به دست افشانی و پای کوبی و خواندن آوازهای عرفانی می پردازند.
( ( ادعیه و آیین های هندوان در مجموعه ای به نام وِداها ( vedas ) به زبان سانسکریت گرد آمده است. در این مجموعه چهار ودا وجود دارد .
...
[مشاهده متن کامل]

1 - ریگ ودا ( Rig - veda ) یعنی ودای ستایش .
2 - یَجور ودا ( yajur - veda ) یعنی ودای قربانی
3 - ساما ودا ( s�ma - veda ) یعنی ودای سرودها
اَتهَروَ ودا ( ( Atharva - veda ) ) یعنی ودای اَتهَروان ( نام نویسنده ی این ودا )
مراجعه شود به ( توفیقی ، حسین ، آشنایی با ادیان بزرگ ، 1398: 27 )
تذکر : اشعار و نغمه های ساماودا یکی از ریشه های اصلی موسیقی و رقص سنتی هندی است. به ساما امروزه در زبان فارسی سماع گفته می شود که یک نوع دعا همراه با رقص می باشد. از قدیم در میان صوفیان رواج داشته و امروز هم کم و بیش در میان صوفیان این آیین دیده می شود . به نظر می رسد از آیین های هندی است که به ایران و آیین صوفیان رسوخ پیدا کرده ( نگارنده )

بپرس