سلفی

/selfi/

پیشنهاد کاربران

نیک نیا. نیک نیایی. نیک نیاکان. نیکنیاکانی. نیک نیا باور. نیا. نیایی. نیاییان. نیاییانی.
سَلَف: اولین بزرگان این امت از صحابه و تابعین و ائمه برگزیده سه قرن برتر را سلف گویند،
سَلَفی: هم چنین هر کس از آن ها اقتدا و پیروی نماید، و بر روش و طریقه آن ها در بقیه عصرها و زمان ها رود او را نیز سلفی گویند.
شاید بتوان برابر آن را چنین گفت؛ رخکش یا رونگار
سلام و عرض ادب.
لطفا عکس اول که نامطلوب و ناشایست است را حذف بفرمایید. ممنون.
سلفی / خیش انداز
سلفی = گرفتن عکس از خود
سلفی=خویشیاهمی .
به معنای خودی یا کاری که خودت برای خودت انجام داده ای بدون کمک گرفتن از دیگران
به عنوان یه فارسی زبان بنظرم میتونیم بگیم �خودی� که خوشبختانه نزدیک و بر وزن سلفی هم هست.
بیا یه خودی بگیریم.
از خودم یه خودی گرفتم و. . .
سلفی دسته جمعی رو هم که بگیم بیاید یه خودمونی بگیرم.
یا مثلا با کسی که دوسش داری سلفی گرفتی مینویسی خودیِ خودم و خودش 😊
سلفی:نوعی معامله
وقتی کالایی که مال توهست هنوز به دستت نرسیده
فروختن همچین کلایی کراهت دارد
خودنگاری
خود عکس گرفتگی
خود نگاره گرفتگی
خویش انداز

سِلفی ( selfie ) ، واژه ای انگلیسی -
معادل فارسی: خودمونی
مثال: عکس خودمونی، پذیرایی خودمونی و. . .
توجه: عکس واژه ای عربی که در فارسی استفاده می شود!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)