زاری

/zAri/

    cry
    lament
    lamentation
    moan
    sob
    supplication
    wail
    whimper
    whine
    boohoo
    desolation
    keen
    weeping
    beseeching

فارسی به انگلیسی

زاری کردن
cry, lament, whimper, keen, to weep

زاری کنان گفتن
sob

مترادف ها

cry (اسم)
خروش، گریه، فریاد، بانگ، ناله، غریو، زاری، ضجه، عجز

whimper (اسم)
ناله، زاری، شیون

moan (اسم)
شکایت، ناله، زاری

lamentation (اسم)
عزا، زاری، سوگواری، مرثیه خوانی، عزاداری

plaint (اسم)
شکوه، زاری، ضجه، تظلم

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی زاری از ریشه ی واژه ی زار و ی که این واژه ریشه ی اوستایی دارد
بنده کتاب فرهنگ واژه های اوستا که واژه زار و زاری خودش رو قرار خواهم داد
...
[مشاهده متن کامل]

لینک کتاب پایین قرار می دهم دوستان بروند ببینید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

زاریزاریزاریزاری
منابع• https://archive.org/details/1_20221023_20221023_1515
زاری واژهای تورکی است که از کار واژه زاریماق به چم گریستن و نالیدن گرفته شده که ریشه آن زاری بوده و به همین ریخت و چم در پارسی بکار می رود در واژه نامه شاهمرسی تورکی گفته شده است
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

زاریزاریزاریزاریزاری
افراد زَر زَاری؛ همیشه شاکی!
زور تزویر؛ منش ساری.
. . .
زر - زاری - زاریدن - زارزار - زاریات - والذاریات
از آیه شریفه "وَ الذَّارِیاتِ ذَرْواً1" گرفته شده. فقط لفظ نه معنا.
ودر پارثی واوستا وسغدی و. . . وجود ندارد.
ندبه . . . .
نمونه از شهر معاصر:
از پس دیوارهای خاکستر هیچ به جز زاری نمی توان شنید. ( لورکا، شاملو )
مویه
های های، صدای گریه وناله، شوروغوغای ماتم زدگان.
زاری:حالت کسی که مشرف بر هلاک است . مجازاّ ، ناله ای حزین که از فرط اندوه و سختی مرض خیزد .
( ( عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل ) )
( شرح مثنوی شریف، فروزان فر ، بدیع الزمان ، چاپ هشتم ، 1375 . ص 81 )

افغان، الحاح، بی تابی، تضرع، ضجه، ضرع، فغان، گریه، لابه، ناله، ندبه، بیچارگی، خواری، شیون
ابتهال
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)