ریدن


    defecate
    evacuate
    shit
    stool
    [indecent] to shit
    crap
    defecation
    evacuation
    move
    movement

مترادف ها

relieve (فعل)
تخفیف دادن، کمک کردن، داشتن، تسلی دادن، بر کنار کردن، خلاص کردن، تغییر پست دادن، بر جسته ساختن، ریدن

shit (فعل)
ریدن

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس مسیر اشتقاق واژگان پارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ریدنریدنریدنریدن
عجیب نیست! شاید برای شما عجیب باشه ولی ایرانی ها ادبشون رو از تاریخ و فرهنگشون گرفته اند، مثل اونها پرورش پیدا نکردند.
۱ - این ریننده ۲۶۰ کیلومتر میریند: این دونده ۲۶۰ کیلومتر می دود: این ماشین ۲۶۰ کیلومتر می دود.
۲ - این ریننده را ۲۲۰ کیلومتر می ریانم ( رانم ) : این دونده را ۲۲۰ کیلومتر می دوانم: این ماشین را ۲۲۰ کیلو متر می دوانم.
...
[مشاهده متن کامل]

ریننده:دونده: ماشین.
ریاننده: دواننده ی ریننده: دواننده ای ماشین: راننده.

[ ریدن: ریستن ] ( مص ل ) .
[ ریاندن: ریانیدن: ریانستن: ریاستن ] ( مص م، واد ]
ریاندن: ( درست )
راندن: ( نادرست )
ریانیدن: ( درست )
رانیدن : ( نادرست )
بر شِنِسِ ( فهم ) بیشتر سونِ مصدر دفع بازگشتانیده می شوید.
Take a dump
نتیجه ی ۲ ساعت تلاش در دستشویی
Poop
Take a shit
گوه کردن
ریدن : گند زدن
معنی: گند زدن
خارج کردن آشغال ها و فضولاتو توفاله ها از راه مقعد از بدن که معمولا باید بدی داشته باشد سه نوع است = سالم / اسهالی / یبوستی شاید همراه گوز یا چس بیاید
ریدن در کاری یعنی خراب کردن کاری
suck
خراب کردن کاری ( در کاری مثلا کشیدن یک نقاشی )
شاید فارسی تنها زبانیست که واژه ها را زشت و عیب میداند. در خارج استفاده از واژه های برابر زبانشان برای شاشیدن و ریدن بسیار است ولی اینجا نه و زشت است عجیبه واقعن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس