دعوا: همان گونه که فرتاش به درستی نوشته و باید بر این تیزبینی او آفرین گفت، این واژه از اوستایی دَئیوی daivi ساخته شده و در عربی نیامده است. در فرهنگ عربی - فارسی لاروس، واژه های دعوت ( فراخوانی ) و دعوی
... [مشاهده متن کامل] ( ادعا ) آمده است و در فرهنگ های مجمع البحرین، العین، لسان العرب، مفردات، قاموس و فرهنگ ابجدی، واژه ی دعوا به معنی درگیری نیامده است؛ و این که چرا این واژه ی اوستایی با ع نوشته شده است، به خاطر همانندی آن با دعوت، ادعا و دعوی بوده است. که بهتر است با همزه نوشته شود: دئوا.
جَر ( گویش جنوب، غرب و کانون ایران
دادخواهی
دئوا= دعوا= دئیوی، دئیبیش، دئیویش، تبیش، دویش، کتک کاری، کتک زدن،
آزردن، کینه جویی، کینه، دشمنی، کشمکش، دوری جویی، دوری نمایی، کینه گویی
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
... [مشاهده متن کامل]
نویسنده:
#مسعودلشکر نجم آبادی - امیرمسعودمسعودی
#آسانیک گری
#چیلو
#chilloo
#asaniqism
#امیرمسعودمسعودی
# آسانیکا
#asaniq
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها :
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
واژه "دعوا" برآمده از واژگانِ اوستاییِ " دَئیوی، دَئیبیش ( دَئیویش ) ، تبیش" و واژه یِ سانسکریتِ " dvesa دویشَ" هستند.
دگرگونیِ آواییِ ( و/ب ) در زبانهایِ آریایی رواگمند بوده است.
در زبانِ اوستایی داریم:
... [مشاهده متن کامل]
1 - دَئیبیش/دئیویش: کتک زدن، آزردن، کینه جویی کردن
2 - دَئیوی: کینه جویی
3 - تبیش:آزار کردن، کینه جویی کردن، دشمنی کردن .
و. . .
در زبانِ سانسکریت نیز واژه یِ dvesa به چمهایِ زیر بوده است:
کینه، دشمنی، بغض، تنفر، کشمکش، آشکار کردن نفرت یا کینه یِ خود، اظهار و ابراز کردنِ کینه یا نفرت نسب به . . . .
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگَشتها ( references ) :
1 - رویبرگهایِ 648 ، 676 و 677 از نبیگِ " فرهنگِ واژه های اوستا"
2 - رویبرگِ 324 از نبیگِ " فرهنگِ سَنسکریت - فارسی" - پوشینه دوم
دعوا در اصل از ماده عدو بمعنی تجاوز می آید .
دوستانی که عادت کردند چرت و پرت بگویند اخر ببنند دعوا کی وارد زبان فارسی شده ؟ پس ببرندش به زرتشتی دعوا ربطی به دیو ندارد - برادر دعوا همش صد سال نیست که وارد لهجه تهرانی شده -
مشاجره. . . . . . بگومگو. . . . کتک کاری. . . . ضرب. . .
کتک و کتک کاری
ایرانیان باستان با دین مگوش
به دو گونه ایزد خیر و شر اعتقاد داشتند ( همانند زروانیسم )
گروه اول ( یزدان/مزدا ) که نیکو و صلح جو بودند ( اَسَوْره )
گروه دوم ( اهریمن/دیو ) که پلید و ستیزه جو بودند ( دَعِوَه )
... [مشاهده متن کامل]
احتمالا دعوا از مورد دوم نشاٌت گرفته چون ریشه عربی ندارد درحالی که با حرف ع نوشته میشود.