دعا

/do~A/

    prayer
    blessing
    benediction
    suffrage

فارسی به انگلیسی

دعا خواندن
to pray

دعا کردن
pray, to pray, to bless

دعا کننده
prayer

مترادف ها

devotion (اسم)
هواخواهی، پرستش، سرسپردگی، تخصیص، وقف، صمیمیت، جانسپار، از خود گذشتگی، دعا، مریدی

orison (اسم)
نیایش، دعا، تضرع

vote (اسم)
رای، دعا، اخذ رای

prayer (اسم)
خواهش، تقاضا، دعا، نماز

پیشنهاد کاربران

نیایش از مصدر نیاییدن ( نامه باستان دکتر کزازی )
ستودن و ستایش
یزتن یا یشتن یا یزیدن ( مصدر کهن در پارسی میانه و اوستایی )
واژه یزدان و ایزد و یزد ( شهر یزد ) هم از این ستاک می آید
لری بختیاری
زَوَینیدنzawayniden:دعا کردن
زَوَیzaway:دعا
زَوَیناawayna:دعا کننده کنایه از پیرزن
دعا کردن، یک هنر و آرزوست، مخصوصاً زمانی که هیچ چیز دیگری در کار نباشد و خداوند ما را صدا کنند، قطعاً شنیدن افکار و دعاها جزء آن است و به لطف خداوند عز و جل و قوه تخیل، شنیده می گردد. منافذ قلب به طور قابل توجهی بزرگتر می شوند، مغز استراحت می کند و قلب صحبت می نماید. قلب از طریق طناب نخاعی به مغز سیگنال می فرستد، مغز تنفس را از طریق بافت زیر جلدی سر باز می کند، مایع زیر جلدی سر اکنون با قلب گردش می یابد، چشم ها شفاف می شوند، اما دیگر هیچ چیز را در کانون خود جز حقیقت نمی بینند و بخشش اینگونه انجام می شود. دل می چرخد ​​و دعا از درون به بیرون میاید. آلفا یا نور از پوست سر وارد می گردند، شانه یک گوش را لمس می کند و سپس خدا را می شنوید. سپس بازوها فعال می شوند، چشم ها می توانند، متمرکز شوند و کهنه ها ناپدید می شوند. سپس منافذ قلب دوباره کوچکتر می شوند. این معجزه دعا می باشد، که می تواند، جادو و شفا را ایجاد کند و ما را دگرباری ان شاء الله در راه مستقیم قرار دهد.
...
[مشاهده متن کامل]

تکتم کمانی

دعا کردن به هر شکلی که باشد، انرژی بدن انسان را میامرزد و انرژی های تازه را به سینه وارد می نماید، اگر دعای پدر و مادر زیاد در سینه بمانند، چه اتفاقی میافتد، تا زمانی که فرد تصمیم به نماز، قرآن خواندن
...
[مشاهده متن کامل]
و یا توبه را بگیرد، آن شخص را مدتی دیوانه و یا مجنون می سازند. ممکن است، که خدایی نکرده، مریض شوید و یا حتی خدای نکرده، از فشار زیاد سینه، دچار مشکل شوید. سوره والعصر خواندن، کمک خواهد کرد، که محرم از شما باخبر گشته و شما را در زیان بی یابد و نجات دهد. وقتی صحبت از تسکین شدن است، نه تنها به تنفس عمیق لازم دارید، بلکه چشم روحانی باید، باز گردد و بتواند دوباره به وضوح ببیند و از دعا برای خود سلامتی بسازد. ( هُنَالِکَ دَعَا زَکَرِیَّا رَبَّهُ ۖ قَالَ رَبِّ هَبْ لِی مِن لَّدُنکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً ۖ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ ) ما همچنین به یک دنیای نامرئی کائنات و عالم غیب وابسته هستیم. من فکر می کنم، که قانون اساسی ستارگان و قرآن کریم نیز، از انرژی در رابطه با دعای روحی و ذهنی سواخته گشته اند و به همین ترتیب در کائنات عملکرد را هم دارند. وقتی قفسه سینه خود را در نهایت چشم آخرت و انرژی از دعا آزاد می نماییم و بازتاب خود دعا را هم به هر نوعی انجام می دهیم، با احترام کامل به خداوند متعال، ستارگان را از اقدامات در جهت خود و و عکس العمل خود آگاه می نماییم، بنابراین آنچه انجام شده است و هنوز باید انجام شود را به ستارگان و کائنات بازتاب می دهیم. با این عملکرد، ما کار مهمی نسبت به خود انجام داده ایم و شخص قدردانی در رابطه با کائنات شده ایم، که جاذبه ستاره های دیگر ما را زیاد به سمت خود نخواهند کشاند. وقتی کار تمام شد، وجدان آرام می شود و دیگر با دعا سرگردان نخواهیم گشت، البته که دعا شفا میاورد و راه درست زندگانی را هم می گشاید.

در زمینه، دعا ارتباطی است، با فایل منبع ایمان درونی خود و به منصوب گشتن به درگاه خداوند متعال، تا که حق در صبر اجراء گردد. آنگاه چشم سوم است، که مواجه با حنجره خود می شود و شروع به گفتگو را می کند و در
...
[مشاهده متن کامل]
نهایت، ما سپس با خداوند صحبت می کنیم. کتاب مقدس انجیل می فرمایند، که آن را در سکوت بخوانید و به عنوان پاداش دیگر صدای نجواگران و ارواح شیطانی و روح های بد را نخواهید شنوید و من فقط می توانم، این را تأیید کنم. من به عنوان یک مسلمان، قرآن، انجیل و تورات را دوست می دارم، زیرا همه آنها کتاب های خداوند عز و جل و فایل های منبعی برای بهبودی زندگانی ما هستند، که دیدگاه ما را با دعا گشایش می دهند و به نظر من ایمان را تقویت می کنند، تا هرگز ان شاء الله بیمار نشویم. نه تنها بین خدای خالق و موجودات مبدأ ارتباط برقرار می شود، بلکه با پیامبران و حکمت ایشان نیز ارتباط برقرار می کنیم، به ویژه در زمانی که به ایمان و شفا اعتقاد داریم. من به عنوان یک مسلمان دوست می دارم، که به همه رسولان و پیامبران ایمان داشته باشم، زیرا همه آنها در قرآن هستند و ایشان ما را راهنمایی می کنند و با ایمان خود، به ما کمک خواهند کرد. وقتی به خدا ایمان داشته باشیم، می توانیم، خود را از احساس تنهایی رها کنیم و بدانیم، که هرگز تنها نخواهیم ماند. ما می توانیم، اعتماد کنیم، که محبت و رحمت ایشان در زمان های خوب و بد با ما خواهند ماند. ایمان به خداوند متعال به ما یادآوری می کند، که چیزهایی فراتر از درک ما وجود دارند و ما می توانیم، برای هدایت و محافظت از خود به نظم بالاتری تکیه کنیم. ایمان به خدا همچنین می تواند، ما را به تلاش برای رفاه خود و جامعه و ابراز شفقت و محبت سوق دهد. با افزایش اعتماد خود به خدای خود، می توانیم، افراد بهتری شویم و به ایجاد دنیایی پر از صلح و هماهنگی کمک کنیم. در نهایت، ایمان به خدا می تواند، به ما کمک کند، تا که امید و هدف را در زندگی خود محقق سازیم، زیرا برای هدایت خود، به هدایت الهی متکی هستیم. مادربزرگ من یک زن بسیار مذهبی هستند و هر دعایی که می کنند، برآورده می شود، مثلاً دایی من در کودکی چشم های چپ داشتند و مادربزرگم به زیارت مکه رفتند و در آنجا دعا کرده بودند، که چشمان پسرشان صاف گردد و پس از بازگشت از زیارت این شفا نیز رخ داده است، در این معنا.

یَزِش ( yazesh ) .
در لری
نِذا:دعا
ده سوئا:بالابردن دست برای دعا کردن
دعا:فارسی است، همان ( دا ) ی لری دا تازیده به دعا .
لری بختیاری
اَشِم وَهوو ( اوستایی ) ، نِژا ( ایلامیت ) ، اهورَه سُخُژ، بَنگ خدایی:دعا، نیایش
واژه عربی دعا در اصل و ریشه به زبان فارسی ماقبل اوستائی بوده به شکل 《دو آ 》 و به این معنا که هرفرد انسانی در آفرینش اولیه ملکوتی یا آسمان ( سرمدی، مبدئی و معادی، ازلی و ابدی یا نظام احسن و اشرف آفرینش
...
[مشاهده متن کامل]
) همین دنیا و آسمان و زمین در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین، بصورت زوجی ( زن و مرد خودی ) در نهایت کمال خوبی و زیبایی، دانائی و توانایی و هنرمندی آفریده شده و هرکدام از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده اند. آن دو نیمزوج آسمانی باهم سفر دنیوی را آغاز نموده، اما در طول این سفر نمی توانند در یک سرای دنیوی و از یک مادر واحد متولد شوند و عشق و زندگی دنیوی خود را در کنار هم تجربه و سپری می نمایند بلکه در طول هم و پشت سر همدیگر روی یک مسیر دایره ای شکل بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی یعنی بین دو بهشت برین متوالی در دو سرای دنیوی و از دو مادر متفاوات. والدین هرفرد انسانی در آن سرای دنیوی دیگر، نیمزوج های آسمانی همین پدر و مادر در این سرای دنیوی خواهند بود. این دو نیمزوج در عالم برزخ به هم می رسند و عشق و زندگی برزخی خودرا در کنار هم تجربه و سپری می نمایند و هرکدام تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری دوباره در سرای دنیوی خاص و ویژه خویش در مداری برتر و کمال یافته تر ازقبل تا رسیدن به معاد در پایان سفر. کلمه معاد از لحاظ لغوی یعنی بازگشت به همان حالت آفرینش اولیه با کمیت و کیفیت بهشت برین مبدئی. از آنجائیکه در محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار، هفت سامان یا نظام کلی کوانتمی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست وجود دارند ( همیشه یکی واقعی و ظاهری و شش تا امکانی و باطنی ) ، لذا هفت عالم برزخ بطور همزمان و ادغام در هم به شکل یک عالم بزرگ غیبی وجود دارد که حائل بین مبدء و معاد است و نه حائل بین دنیا و آخرت. هرکدام از برزخ های هفتگانه حائل بین لحظه مرگ در هرکدام از دنیاهای هفتگانه و لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری دوباره در همان دنیا خواهند بود. عشق و زندگی برزخی روئیائی می باشد با کمیت و کیفیت بهشت برین بموازات خواب ژرف و شیرین نفس مجرد یعنی من در نفس یا من واحد خدا و به کمک حواس، فهم و عقل بیکران وی و نه به کمک حواس و فهم و عقل انفرادی که در لحظه مرگ بطور کامل مختل میگردند و از کار میفتند. طول زمانی این سفر دایره وار مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو بهشت برین متوالی یعنی بین مبدء و معاد حقیقی و واقعی در ادوار فراوان ( به تعداد حلقه های زنجیره دایره وار علت و معلول ) همیشه مساوی خواهد بود با معکوس زمان پلانک در علم فیزیک یعنی ۱۰ بتوان ۴۳ ثانیه. اگر طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان یعنی فاصله زمانی بین وقوع دو مه بانگ متوالی برابر با ۹۰ میلیارد سال باشد، آنگاه طول زمانی هر کدام از برزخ های هفتگانه همیشه مساوی با هفت برابر آن خواهد بود یعنی ۶۳۰ میلیارد سال. نترسید : زیرا این زمان فقط از دیدگاه بیدار زندگان بسیار طولانی می باشد اما از دیدگاه خوابیده اموات یا مردگان بیش از یک ثانیه به نظر نخواهد رسید.

خدا خواهی
"اللّهُمَّ إشغل المشرکین بالمنافقین، والمنافقین بالمشرکین. بعضهم بعضاً.
این دعاء همیشه مستجاب هست.
وگفتن این دعاء را برای إستجابت طلبی نیست،
بلکه برای إقرار وإذعان به این أمر هست.
مانند این دعاء"اللّهُمَّ صلِّ علی محمدٍ و آل محمد"
...
[مشاهده متن کامل]

إقرار اینکه محمد وآله به الله وصل ( نزدیک - مُقرّبین ) هستند.
. . .

دعا: هیجان گرایش دهنده به سوی خدا یا یک کس مقدس که واسطه ی میان خدا و بنده است با بر زبان آوردن سخنانی برخاسته از باورهای دینی، درخواست گرانه و ستایشگرانه به درگاه خدا یا آن مقدس در ستایش یا سپاسگزاری از خدا یا آن مقدس برای دریافت رحمت، نعمت یا شفاعت.
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی افزون بر نیایش، واژه ی زیبای یَسا می باشد که در اوستایی یسه yasa بوده است.

سلیم
دعا: در میان ما دعا را به گفتن یک یا چند جمله اربی جا انداخته اند در صورتی که چنین نیست بلکه واژه ای کهدر آن نیک اندیشی باشد و برای کسی بخاهید دعاست، وقتی کودک بودم همیشه مادربزرگم برام دعا می کرد و می گفت: الهی موی سفید به سینه ات بشیند، دعایی بسیار زیبا بود یعنی خدا به تو طول عمر دهد تا پیر شوی.
...
[مشاهده متن کامل]

دعا: یاد آوری، نیایش، هنگام نیایش به درگاه خداوند همیشه تندرستی خاهی برای خودمان و بقیه را به او یاد آورذی می کنیم.

مناجات
ذکر
من باید بگم من خودم تو زبان انگلیسی فولم وخیلی به کلاس میرم، من نتیجه گرفتم که دعا به انگلیسی میشهpraye .
دوستان به من باور کنید کلمه ی prayer یعنی دعاکن یا کسی که دعا می کنه.
کلمه ( دعأ ) و نیز کلمه ( دعوت ) به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص ‍ دعوت شده و این کلمه معنائی عمومی تر از کلمه ( ندأ ) دارد، برای اینکه ندأ مختص به باب لفظ و صوت است
...
[مشاهده متن کامل]
، ولی دعأ، هم شامل دعوت کردن بوسیله لفظ می شود و هم شامل آنجایی که کسی را با اشاره و یا نامه دعوت کنند، علاوه بر این ، لفظ ندأ مخصوص آنجایی است که طرف را با صدای بلند صدا بزنی ، ولی لفظ دعأ این قید را ندارد، چه با صدای بلند او را بخوانی و چه بیخ گوشی و آهسته دعوتش کنی ، هر دو جورش دعوت است . ( ترجمه تفسیر المیزان )

می توان اشم وهو را بکاربرد که در پارسی میانه �اَشیم وَهوک� است.
Blessing
به معنای بانگ میتواند باشد
دعا کرد، فرا خواند
راض و نیاز
عالی است، رازو نیاز کردن با خدا - نماز خواندن - وضو گرفتن - نیایش - نیاز طلبی - حاجت خوایس - تعویذ
باتشکراز شما،
بیاییم پارسی بگوییم. پارسی بنویسیم. پارسی بشنویم. نسک ها و جستارها را به پارسی بنگاریم.
خواستن ، درخواست کردن ، خواندن ، طلب حاجت از خدا ، نیایش
این واژه تازى ( اربى ) است و برابرهاى آن به پارسى چنینند: آزبا Azba ( پهلوى: دعا ، نیایش ، ستایش ، عبادت - آزبایش Azbayesh ( پهلوى: آزباییشْنْ : دعا ، نیایش ، ستایش ، پرستش ) ) ، اِزِش Ezesh ( پهلوى: اِزیشْنْ: دعا ، راز و نیاز ، پرستش ) ، خُشنومن Xoshnuman ( پهلوى:
...
[مشاهده متن کامل]

خْشْنومَن : دعا، نیایش ) ، زادِش Zadesh ( پهلوى: زادِشْنْ: دعا ، استغاثه ، نیایش همراه تضرع ) ، زِبا Zeba ( پهلوى: دعا - زِبایش Zebayesh : پهلوى: دعا ، تلاوت ، استغاثه ، نیایش - زبودن Zebudan : پهلوى: نیایش خواندن ، دعا کردن ، استغاثه کردن ) ، آفرینگان Afarinegan
( پهلوى: آفْریکانیهْ : دعاى خیر ، برکت ) ، اِوامروتیک Evamrutik ( پهلوى: تک دعا ، دعاى یکباره ) نیایش Niayesh ، یَزِش Yazesh ( پهلوى: دعا ، ستایش ، ثنا - یزیدن Yazidan : پهلوى : دعا و ثنا گفتن ، ستایش کردن ) ، آپرین Aprin ( پهلوى: دعا ، ثنا ) ، یشت Yasht ( اوستایى:
دعا و ستایش ) ، ژُسروش Zhosrush ( اوستایى: زَئُثرَوَچ: دعا ، عبادت، پرستش ) ، زَوا Zava ( اوستایى: دعا ) ، یسا Yasa ( اوستایى: دعا ) ، یسنا Yasna ( اوستایى: دعا و ثنا ، ستایش و پرستش ) ، سانسَن Sansan ( اوستایى: سان سَنْگْهْ : دعا و . . . ) ، ستوسوا Satusva ( اوستایى: سْتَئُثْوَ
: دعا ، نیایش )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)