جیب بر
لص
شب رو
یه دزد بااسلحه وارد بانک شد،
مردم حاضر بهش گفتن:باشه! أول برو به صف!
. . .
برگرفته از فیلم طنز"دزد عروسک ها".
دریختیاری
فینگنیدن:دزدیدن، دزدی کردن
فینگهستن:دزدیده شدن
فینگنا:دزد
کیسه بر
واژه دزد
معادل ابجد 15
تعداد حروف 3
تلفظ dozd
نقش دستوری صفت
ترکیب ( اسم، صفت ) [پهلوی: duzd]
مختصات ( دُ ) [ په . ] ( ص . اِ. )
آواشناسی dozd
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
خیلیها دزد با دوست إشتباه میگیرن!
دزد:سَارِق، لُص، حَرامی, ناهِب. . .
دزدی:سرقت.
لُصوص: جمع لُص.
حَرَامِیَّة: جمع حَرامی. از حرام کاسبی میکند مانند دزد.
در قانون بُردن جُرم نیست بلکه سَرقت جُرم است.
در اظهار نامه یا شکایت اگه نوشتی یا گفتی "ماشینمو بردند"، منع تعقیب صادرمیشه!
واژه دزد کاملا پارسی است چون در ترکی می شود hırsız در عربی می شود اللص این واژه یعنی دزد صد درصد پارسی است.
دزد خانه : Burglar
Shoplifter : دزد مغازه
embezzler اختلاس گر
یعنی کسی که مهربان است ولی خیلی به مردم سخت میگیره
دُزد و دُزدی - یک ویروسی که تقریبا همه مردم ایران به آن مبتلا شده اند، ولی انکار می کنند.
اگر می توانی پنج بار بگو:
سه دزد رفتند پی دزدیدن بز، یک دزد دو بز دزدید و دو دزد یک بز، دزد دو بزی گفت به دو دزد یک بزی، من یک دزد دو بز دزدیدم و شما دو دزد یک بز.
دزد دیروز خانه ی افشین را زده
Thief به معنای دزد یا همان سارق است
The thief= A person whose job is stealing
دزد : این کلمه از دو بخش تشکیل شده بخش نخست دُز و تحریف دُژ فارسی به معنای بزه است چنانکه دشمن به معنای کسی بوده که منش بد دارد و دژخیم به معنای کسی بوده که عادت یا خوی بد دارد و دُژم به معنای نابسامانی پس بدین ترتیب دزد به معنای فرد نابکار و بزهکار بوده است.
فردی ک وسیله ای را بدون اجازه یا بدون اطلاع صاحبش برمیدارد
لص
به دزد در زبان ترکی اوغؤرو گفته می شود از مصدر اوغورّاماخ به معنی دوزدیدن
اوغؤرو اؤزی اؤو اولماز اؤو صاحابی دا دیری لیگدن سالار .
ترجمه:
دزد خودش سرو سامان نمی گیرد. صاحب خانه ( صاحب مسروقه ) را هم بی سر و سامان می کند.
... [مشاهده متن کامل]
شعر :
سارق از سرقت نیابد دست بر سامان که هیچ
صاحب مسروقه را هم بی سر و سامان کنــد ( علی باقری )
دزدی کردن، وارد حریم شدن ، سرقت کردن
سرقت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)