دریافت

/daryAft/

    receipt
    amount received
    inference
    ken
    knowledge
    perception
    reception
    view

فارسی به انگلیسی

دریافت تصویر
reception

دریافت صدا
reception

دریافت فکری
conception

دریافت گر
sensor, receiver, receptor

دریافت نکردن
miss

دریافت کردن
get, receive, to collect, to receive

دریافت کردنی
receivable

دریافت کننده
consignee, recipient, receiver, ee _

دریافت کننده پول
payee

دریافت کننده توپ
receiver

دریافت کننده چک
holder

دریافت کننده حقوق بازنشستگی
pensioner

دریافت کننده دستمزد
wage earner

دریافت کننده زمین دولتی
homesteader

مترادف ها

reception (اسم)
پذیرش، قبول، برخورد، پذیرایی، مهمانی، دریافت

inception (اسم)
سر، اکتساب، اغاز، شروع، اصل، دریافت، درجه گیری، بستن نطفه

perception (اسم)
اگاهی، درک، احساس، ادراک، دریافت، مشاهده، مشاهده قوه ادراک

discernment (اسم)
بینایی، درک، تشخیص، بصیرت، تمیز، دریافت

comprehension (اسم)
فهم، معرفت، قوه ادراک، دریافت، معقولات

receipt (اسم)
قبض، دریافت، رسید، اعلام وصول

percipience (اسم)
درک، احساس، دریافت، بینش و ادراک، حس تشخیص

sentience (اسم)
درک، ادراک، دریافت، حساسیت جسمانی، زندگی فکری، مبنای حس و حساسیت

پیشنهاد کاربران

کسب کردن
ن۸به که به تو گفتم عکس زیبا و روزی شما هم بخیر کار داری برو به بچه های عزیز کتاب ریاضی صفحه ای کاش یکی بیاد تو که
چیز
کنایه از :
بهرمند شدن/ سود بردن / نصیب شدن
درک کردن گرفتن متوجه شدن
در زبان اردو ، سوال کردن
بازیافت، اصطلاح مالی عهد صفوی بمعنی دریافت
دریافت:[ اصطلاح پینگ پنگ ] دومین ضربه به توپ در بازی دریافت نام دارد.

بپرس