حلق

/halq/

    throat
    pharynx
    gorge
    gullet

فارسی به انگلیسی

حلق اویز کردن
hang

حلق ایزی
hanging

حلق بین
pharyngoscope

حلق شویه
gargle

حلق وجلق ودلق
creature comforts

مترادف ها

fauces (اسم)
خرخره، حلق، گلو

throat (اسم)
خرخره، دهانه، نای، صدا، دهان، حلق، گلو

windpipe (اسم)
خرخره، نای، حلق، قصبه الریه، لوله هوا

gorge (اسم)
شکم، ابکند، پر خوری، گدار، حلق، گلو، دره تنگ، گلوگاه، معبر تنگ

pharynx (اسم)
حلق، گلو، گلوگاه، حلقوم

پیشنهاد کاربران

واژه ریشه هند و اروپایی دارد در انگلیسی مثلن واژه hole را داریم و در گیلگی که بازمانده زبان های کهن ایرانی است واژه "خوله" را که به معنی سوراخ است ، دگرگونی حرف خ به ح در بسیاری از زبان ها طبیعی است .
اعضای داخلی بدن انسان:
spinal cord ( سپاینِل کُرد ) : نخاع
uvula ( یوویِلا ) : زبان کوچک
pharynx ( فَرینکس ) : حلق
tonsil ( تانسل ) : لوزه
larynx ( لَرینکس ) : حنجره
...
[مشاهده متن کامل]

gullet/ oesophagus/ esophagus ( ایسافِگِس ) : مری
pancreas ( پَنکریِس ) : پانکراس
windpipe / trachea ( ویندپایپ/ترِیکیا ) : نای
bronchus ( برانکِس ) : نایچه /نایژه
bile duct ( بایل داکت ) : مجرای صفرا
gallbladder ( گال بلَدِر ) کیسه صفرا
bladder : مثانه
duodenum ( دواِدینِم ) : اثنا عشر/دوازدهه
large intestine : روده بزرگ
small intestine : روده کوچک
abdomen ( اَبدِمِن ) : شکم
ventricle ( وِنتریکِل ) : بطن
parotid gland ( پِراتید گلَند ) : غده بناگوشی
spleen ( سپلین ) : طحال
liver ( لیوِر ) : کبد
stomach ( ستامِک ) : معده
appendix ( اِپِندیکس ) : آپاندیس

بیخ خِر
لهجه و گویش تهرانی
حلق، خرخره
حنجره
حلقوم
در پارسی " زپر " به معنای حلق می باشد .

بپرس