تلی


پیشنهاد کاربران

تَلیدر زبان مازندرانی یعنی تلخی و همچنین به معنای تیغ هم میشه
به معنای تیغ یا خار
گویش طالقانی
تُلی، کیسه ای که خیاطها در آن سوزن و نخ و انواع وسایل خیاطی را قرار میدهند.
در کتاب کلاس نهم
تپه معنی شده
تلی : در گویش محلی قشم به نوعی سبزی شبیه گشنیز گفته می شود
تپه، بلندی؛هر چیزی که بر روی هم انباشته شود
تپه، بلندی، هر چیزی که بر روی هم انباشته شود.
تِلْ در زبان ترکی به موی جلو سر و آن قسمت از موی سر که به پیشانی می افتد گفته می شود. تلّی یعنی دارنده ی تل. در قدیم مردم نذر می کردند که بچه شان سالم بماند بزرگ شد به خراسان ببرند. نشانه ی این نذر این
...
[مشاهده متن کامل]
بود که یک کمی از موی جلو سر بچه را باقی می گذاشتند و موقع آرایش آن قسمت را کوتاه نمی کردند و موقعی که نذرشان قبول می شد می بردند در مشهد کوتاه می کردند و به آن هم تل می گفتند.

انبوهی
تبه ای
دختری باموهای بلندوپرپرشت درزبان ترکی آذربایجانی

دختری باگیس های بلند

تلی با کسره روی حرف "ت" و تشدید روی حرف "ل" به معنی دختر مو بلند هستش و ریشه ترکی داره
تلی با فتحه «ت» در زبان مازنی ( تبری ) به معنای تیغ و خار می باشد، مانند: «ماهی تلی» به معنای تیغ ماهی.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)