اکتشاف

/~ekteSAf/

    discovery
    exploration
    reconnaissance

فارسی به انگلیسی

اکتشاف نشده
unheard-of

اکتشاف کردن
explore, reconnoiter, to discover, to explore

اکتشاف کننده
explorer

مترادف ها

detection (اسم)
بازرسی، کشف، ردیابی، بازیابی، بروز، اکتشاف، یافت، تفتیش

reconnaissance (اسم)
شناسایی، اکتشاف، بازدید مقدماتی

exploration (اسم)
شناسایی، اکتشاف، سیاحت اکتشافی، استکشاف

discovery (اسم)
کشف، اکتشاف، یابنده، پی بری

finding (اسم)
حکم، کشف، اکتشاف، یافت، یابنده، افزار

پیشنهاد کاربران

∆ ژرفش🇮🇷
∆ اکتشاف🇸🇦
⟡ ژرفش گنج در شیراز راست بود🇮🇷
⟡ اکتشاف خزینه در شیراز واقعی بود🇸🇦
نگره های فارسی🇮🇷 نوین و گیرای برابر واژه🇸🇦
∆ ژویا ⟡ ژویای این پدیده در آسمان شب، ستاره ای نادیده را آشکار ساخت.
∆ نویابش ⟡ نویابش این راهکار، راه دشواری پیمود تا به آن دست یافت.
∆ ژرفیاب ⟡ ژرفیاب او در دریای دانش، گوهرهای ناشناخته را آشکار ساخت
...
[مشاهده متن کامل]

∆ ژرفاکاو ⟡ ژرفاکاو دانشمندان در لایه های زمین، رازهای دیرینه را نمایان کرد.
∆ نوکافت ⟡ نوکافت طلا در تهران شگفت انگیزه.
∆ نویافت ⟡ پژوهشگران با نویافت روش تازه ای برای درمان این بیماری، پیشرفت بزرگی آفریدند.
∆ نوجست ⟡ نوجست دانشمندان در ژرفای دریا، گونه های نادیده جانوران را آشکار کرد.
∆ یابش ⟡ یابش گنجینه های کهن، نام او را در تاریخ جاودانه ساخت.
∆ یابند ⟡ یابند این راهکار، راه دشواری پیمود تا به آن دست یافت.
∆ پیجو ⟡ پیجوی او در کاوش ستارگان، به شناسایی سیاره ای تازه انجامید.
∆ نویابی ⟡ نویابی معدن طلا در آن منطقه، زندگی مردم را دگرگون ساخت.
∆ کاوید ⟡ کاوید او در دل تاریخ، رویدادهای ناشناخته را روشن ساخت.
∆ ژوهش ⟡ ژوهش دانشمند در دل اتم ها، ذرات ناشناخته را نمایان ساخت.
∆ کاوند ⟡ کاوند این رفتار در کودکان، به شناخت بهتر رشد مغز انجامید.
∆ نویَست ⟡ نویَست او در میان متون کهن، نوشته های گمشده را بازیافت.
∆ ژرفاوش ⟡ ژرفاوش او در زمینه پزشکی، به درمان بیماری های پیچیده انجامید.
∆ ژرفش ⟡ ژرفش او در دل کویر، چشمه های پنهان آب را نمایان ساخت.
∆ نوپژوه ⟡ نوپژوه این شیوه آموزشی، یادگیری را برای همگان آسان تر ساخت.
∆ اکافت ⟡ اکافت او در میان متون کهن، نوشته های گمشده را بازیافت.
∆ ژوند ⟡ ژوند پژوهشگران در زیست شناسی، گونه ای ناشناخته را شناسایی کرد.
∆ ژاوش ⟡ ژاوش او در نسخه های کهن، درمانی فراموش شده را بازیافت.

معنی یافتن - پیدا کردن متضاد نیافتن - کشف نکردن
اکتشاف
برای ساخت برابر پارسی برای واژگان باید نخست واژه لاتین و انگلیسی و فرانسه ای آن را دید سپس بر پایه ی آن ها واژگانی نو ساخت، برای نمونه همین واژه عربی اختراع ( شکافتن، بریدن ) چون ربطی به پارسی و دیگر واژگان
...
[مشاهده متن کامل]
زبان های هندواروپایی ندارد به کار نمیرود و از روی این معنی ها واژه سازی نادرست است در انگلیسی میگویند invention از in ( ان، در ) vent ( آمدن، رفتن، آوردن ) tion ( اِش ) یعنی بخش به بخش میشود "درآورش" درآوری چیزی نو که ساخته و پیدا میشود. یا واژه ابتکار عربی باز هم ربطی به فارسی و دیگر زبان های هندواروپایی ندارد ( بکر، باکره و. . . ) نمیتوان ترجمه کرد دوشیزگی! باید دید زبان های هم خانواده مان چه میگویند انگلیسی میگوید innovation ساخته شده از in ( ان، در ) nova ( نو ) tion ( اِش ) پس برابر پارسی اش میشود میشود "انوآورش" نوآوری یا یک واژه دیگر که همراه اختراع شنیده ایم اکتشاف ( کشف، برهنه کردن، شکافتن ) که تا حدودی به انگلیسی آن discovery نزدیک است، ساخته شده از dis ( وا، نا، پاد و. . . ) com ( هم ) oper ( بسته، کیپ ) y ( ای ) که کاور ( همکیپ ) به پارسی میشود پوشش پس دیسکاوری میشود "واپوشی" ( با واپاشی اشتباه گرفته نشود )

نویابی، یافتن ( کزازی )
کاوش، کاویدن

بپرس