اهمال کاری

/~ehmAlkAri/

پیشنهاد کاربران

بیهوده کاری
شلختگی، ولنگاری،
سربه هوابازی، تنبل بازی
بی توجهی
تنبلی کردن
کوتاهی و بی خیالی در انجام کار موعدی که برنامه ریزی شده بوده است.
Negligence
بهانه جویی برای انجام ندادن کاری، تنش هایی که به انجام ندان کاری منجر می شود
هو
مسامحه ، سهل انگاری.
dawdle
سستی کردن
Procrastination