افق

/~ofoq/

    horizon
    skyline

فارسی به انگلیسی

افق حسی یا افق مرئی
sensible horizon

افق حقیقی
rational horizon

افق فکری
horizon

مترادف ها

horizon (اسم)
افق، خط افق، افق فکری

پیشنهاد کاربران

افق ؛ فلسفه ی پیدایش و ایجاد این کلمه در قانون و قواعد ایجاد کلمات به صورت جمع آفاق می باشد.
کلمه ی آفاق که به کلمه ی کرانه در زبان فارسی ترجمه و برگردان شده است به معنی مرز و محدوده ای که چشم قادر به کار کردن جهت دیدن دارد دارای معنا و مفهوم می باشد .
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه ی آفاق در قانون و قواعد ایجاد کلمات قابل تبدیل به کلمه ی آفاک می باشد.
کلمه ی آفاک نیز در خط افق به معنی مرز قابل تفکیک و انفکاک شده جهت مشخص شدن محدوده ی دیدن و نادیدن در کرانه ی چشم و در پهنه ی زمین به علت انحنایی که در سطح زمین وجود دارد می باشد.
کلمات هم خانواده و هم ریشه با کلمه ی افق در قانون و قواعد ایجاد کلمات در پهنه ی واژگان و دریای لغات عبارتند از ؛ ( فَک فکر انفکاک انفقاق انفاق نفقه نفاق منافق افغانستان فغان فاکتور فکت فکشن و. . . )
درک بهتر مطلب فوق مرتبط با مطلب تحلیل شده در متن زیر خدمت علاقمندان به مقوله ی زبان شناسی تبیین شده است ؛
نفقه ؛ انفاق نمودن و انفقاق و انفکاک بخشی از مال جهت انجام امورات زندگی به زن
در ادامه ی مطلب، کلمات مرتبط با کلمه ی نفقه و منافق و انفاق در متن زیر خدمت علاقمندان به مقوله ی زبان شناسی جهت درک بهتر این کلیدواژه تحلیل و تبیین گردیده است؛
منافق ؛ کلمه ی منافق و انفاق دو کلیدواژه ای هستند که از یک ریشه و بن واژه و یک مصدر با دو موقعیت کاربردی مختلف می باشند.
در قانون و قواعد ایجاد کلمات حرف ( ق ) به دلیل نزدیکی محل صدور آوای آن به حرف ( ک ) از ابزارهای ایجاد آوا قرار گرفته در دهان قابل تبدیل به حرف ( ک ) می باشد مثل حرف ( ق ) در موسیقی که در کلمه ی موزیک تبدیل به حرف ( ک ) شده است.
کلمه ی انفاق نمودن با ریخت انفاک یعنی منفک نمودن مالی از خودمان جهت بخشیدن به نیازمندان.
کلمه ی انفاق با فرمول انفقاق و ریخت انفکاک ، مسیر جریان مفهوم این کلمه را برای ما نمایان می کند.
کلمه ی منافق یعنی کسی که تفکر و منش او منفک از تفکر و منش ماست و وجود او در جامعه باعث ایجاد انفقاق در جامعه است.
کلمه نفقه نیز که هم خانواده با کلمه ی انفاق و منافق می باشد به مفهوم منفک نمودن مال از اموال مرد به زن در مسایل زندگی می باشد.
همچنین کلمه ی فک در صورت و دهان انسان نماد منفک بودن با قابلیت انفکاک نمودن غذا در اندام انسان است.
کلمه ی افغانستان نیز به مفهوم سرزمین منفک شده از سرزمین مادری خود، ایران زمین دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی فغان سر دادن نیز در یک موقعیت کاربردی دیگر به مفهوم فریادی که از درد جدایی و منفک شدن باشد مرتبط با کلمات فوق می باشد.
اگر هم رد این کلمه را در زبان انگلیسی دنبال کنیم کلمه ی facts به معنی فکری که مجزا و جدای از دیگر تفکرات باشد دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی factions در زبان انگلیسی ، بهترین ترجمه ای که از این کلمه برای برگرداندن آن به زبان فارسی به صورت موازی می شود کرد کلمه ی فرقه می باشد.
همچنین کلمه ی فاکتور نمودن کالا به معنی مستند نمودن کالای فروخته شده و منفک شده از دیگر کالاها دارای معنا و مفهوم می باشد.
همچنین در علم ریاضیات اصطلاح فاکتور گیری کلمه ی گرفتن در فاکتور گیری گویای منفک نمودن یک مسیله در علم ریاضیات جهت پرداختن به آن به صورت جداگانه می باشد.
کلمه ی factory نیز با ترجمه و برگردان کارخانه به زبان فارسی از جهت منفک شدن محصول جهت فروش از محصولات کارخانه می باشد.
فکر ؛ در قانون و قواعد ایجاد کلمات از یک زاویه کلمه ی فکر از انفکاک و تفکیک نمودن و انفقاق ایجاد گردیده است.
کلیدواژه ی فکر، قوه ای از قوای انسان می باشد که این امکان را به انسان می دهد تا مسایل را بتواند از هم تفکیک کند و بتواند جداگانه به مسائل بپردازد.

" کران ":افق.
" کران تا کران ":افق تا افق.
" کرانها ":اوفاق. افقها.
" کرانها و شمارها ":اوفاق و اعداد.
افق فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلی پور محصول سال ۱۳۶۷ است. داستان فیلم در مورد حملهٔ نیروهای ایرانی به اسکله راداری الامیه عراق می باشد.
• جهانبخش سلطانی
• سیدجواد هاشمی
• مهرزاد نوشیروانی
...
[مشاهده متن کامل]

• علی داروییان
• حمید صالحین
• حبیب اله الهیاری
• حیدر خان بابایی
• سیدعلی سجادی حسینی
• رضا قلی پور
• فرهنگ حسینی
• اکبر محمدی
• اکبر شیرازی
• شفیعی
• خیطان
• نجفی
• حسن یمنی نژاد
• امید فردوس

افق
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/افق_(فیلم)
اینده
زیبایی تمام دنیا
به معنای گوشه کرانه به آسمان
نسبت داده شده به افقی
افق
افق: 1ـ خطی دایره ای ساخته شده از چشم انداز زمینی از همه سو و امتداد یافته در عمق بسیار در یک جای مشخص که از دید بیننده به نظر می رسد زمین و آسمان در آن جا به هم می رسند و میدان دید فرد را در جایی که مانعی نباشد، محدود می کند، به بیان دیگر، بخشی از آسمان و زمین که در میدان دید بیننده در یک جهت معین گسترش یافته است.
...
[مشاهده متن کامل]

2ـ چارچوب جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی محدود کننده آرمان های یک فرد در محیط اجتماعی - فرهنگی و چارچوب زمانی دستیابی به آن آرمان ها.
3ـ آنچه در گستره ی دانش، چارچوب آرمان یا آرمان های یک فرد را تعیین می کند.
4ـ حوزه ای که در آن اندیشه یا کنش یک دوره، یک گروه اجتماعی یا یک فرد اعمال می شود؛ زیرا از نظر تاریخی و اجتماعی و فرهنگی محدود است. دامنه ی اندیشه که افق فکری گفته می شود.
5ـ موقعیت سیاسی ـ اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی برنامه ریزی شده برای آینده، دوره ای که آن برنامه ها باید در آن به انجام برسد، چشم انداز آینده. 6ـ حوزه یا میدانی که هنوز آشکار نشده و در اندیشه یا کنش یک دوره یا یک گروه اجتماعی یا یک فرد نمایان می شود که در این صورت گفته می شود افق تازه ای به روی او گشوده شد، دیدگاه تازه در باره ی یک چیز.
( https://www. cnrtl. fr )
همتای پارسی این واژه ی عربی اینهاست: کران karAn، آسوگ Asug ( کردی ) دیگنت digant ( سنسکریت: diganta ) .

معنی افق
گوشه کرانه آسمان
آسمان کرانه گوشه
افق : افق ( عربی ) 1 - ( در جغرافیا ) خطی که به نظر می رسد در محل تقاطع زمین و آسمان وجود دارد؛ 2 - کناره ی آسمان؛ 3 - پهنه، گستره، ساحت ( معمولاً در این معنی، جنبه ی مجازی دارد ) ؛ 4 - ( درنجوم ) صفحه
...
[مشاهده متن کامل]
ای که از مرکز زمین به موازات افق حسی رسم شود، افق آسمانی، افق حقیقی، افق هندسی؛ 5 - ( در قدیم ) ( به مجاز ) سرزمین.

کناره ، کناره آسمان، خطی که به نظر می رسد در محل تقاطع زمین و آسمان وجود دارد.
کرانه اسمان، دوردستها، جایی که خیلی دور است و دیده نمیشود.
اطراف اسمان
کناره ی آسمان
کنارها یا کناره
کران_کرانه_چشم انداز
کرانه آسمان
کرانه ی آسمان
کناره ی خورشید
کناره، کرانه آسمان
کران_ کرانه
کرانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)