قاره اروپا مثل قاره آفریقا که به معنی قاره تفریق شده معنی دارد قاره اروپا نیز به مفهوم عروپ و عروف و معروف به مفهوم قاره معروف و شناخته شده مفهوم می رساند. که حرف پ ف قابل تبدیل شدن به همدیگر در دایره واژگان می باشند.
... [مشاهده متن کامل]
قارّه ؛ مَقَرِّ و قرارگاه به قِر اُفتاده به گردش افتاده، گرایش به گردش و گردیدن و به حرکت افتادن. مرتبط با کلمه ی چرخ گاری یا چرخ قرقره. ارتباط قارّه مَقَر و قرارگاه مانند پاره مَفَر و فرارگاه.
اصطلاح بَحر و بَر نیز که به دریا و خشکی به ما رسیده است در اینجا بَر به مفهوم برآمده یا وَر آمده وَرز آمده و ورزیده شده می باشد. و مرتبط با کلمه ورزش هموار دشوار دیوار بار نیز می باشد.
اور یک واژه پهلوی به معنای آتش/نور/خورشید.
اوروپا به معنای بالاتر از خورشید.
درود ، آمیزه ای از آنچه جناب بابادی و فرتاش نوشته اند به معنا نزدیک تر می آیند هر دو به گونه ای به آب اشاره دارند ، پژوهش بر روی نام تخمه اروپا من را به این سو کشاند تا روی نام سکائی اروپه و اروپا که در
... [مشاهده متن کامل] بین نامهای دیگر نام یکی از قمرهای یخ بسته مشتری است و آنچه دوستان نوشته اند بهترین گدازه را در سرشت یکی از شاهان شاهنامه داشته باشم، با سپاس از نگاه فرزانگان
فرنگ
معنی اروپا. همان قاره سبز در روی زمین است اما در ایران باستان به سرزمینی که آب های زیاد دارد گویند. خود واژه اروپا در زبان هند و اروپایی ( نژاد مردمان آریایی ) بارها به گونه های مختلف تکرار شده و حتی امروزه
... [مشاهده متن کامل] نیز در بختیاری نیز متداول هست. اروپا از سه ریشه ی ( او ) به معنی آب ، ( رو ) به چم رودخانه و پیه گرفته شده. در ایران باستان پیه به چم بزرگ و زیادت آمده. ( رو ) نیز مخفف رودخانه هستش در بختیاری هنوز رودخانه روان را ( رو ) گویند در لاتین River که همان ( رو ) روان و رونده می باشد. . . ( او ) هم که معنی آب را می دهد و روی هم ( او رو پیه ) بوده که به مرور اروپا شده. در قاره اروپا رودخانه های بیشماری روان هست. متاسفانه به اشتباه واژه اروپا را به زبان سامی نسبت داده اند که هیچ گونه تناسبی ندارد. ( شهریار بابادی نیاکان )
اروپا یک واژه پارسی است.
ریخت درست ( اور پا )
( اور ) دگر ریخت ( هور )
واژه اورپا از دو بخش هور ( خورشید ) و پا ( پایین ) ساخته شده است و به معنی سرزمین پایین رفتن خورشید میباشد.
... [مشاهده متن کامل]
واژه اروپا با واژگان دیگری مانند اربایه ( اَربستان )
حلب، چلب، غرب، سِرب ( سربستان ) و. . . هم ریشه است که همگی در غرب ایران جای دارند و از آنجایی که اروپا در غرب ایران جای دارد در می یابیم ایرانیان این نام را روی آن نهاده اند.
پَسگشت ( =مرجع ) : برگه 32 از نبیگِ ( ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی ) نوشته مجید قدیمی ( نوبت چاپ:یکم1401 ) .
نام کوچک ترین قاره ی کره ی زمین "نیوزلند یا زولاندنو" است، نه اروپا
دیدگاه من درباره واژه اروپا:
واژه ( اروپا ) با واژگانِ ( اورویاپَ، اورواپَ ) در زبان اوستایی همریشه می باشد که از دوبخشِ ( اورو ( ی ) ) و ( آپَ ) ساخته شده است که ( آپَ ) در زبان اوستایی همان ( آب ) در پارسی کنونی می باشد. ( اورو ) در زبان اوستایی به چمِ ( بزرگ، دراز ) ، ( اوروثَ ) به چمِ ( افزایش، افزون، رویش ) است که با واژه ( روئیدن ) به چمِ ( رشدونمو کردن، بالیدن ) همریشه می باشد و از همه مهمتر، واژه یِ ( اوروَ ) در زبان اوستایی به چمِ ( پهن، گسترده ) می باشد ( نام باستانی شهر کابل در افغانستان هم هست ) .
... [مشاهده متن کامل]
چنانکه در رویه هایِ 293 و 302 از نبیگِ ( فرهنگ واژه های اوستا ) آمده است:
نام کوچک ترین از قاره ی کره ی زمین است
نام یک قاره
اروپی=روباه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)