ادرس

/~Adres/

    address

فارسی به انگلیسی

ادرس دار
self-addressed

ادرس عوضی دادن
misdirect

ادرس نوشتن
address

مترادف ها

address (اسم)
نشانی، خطاب، ادرس، نطق، خطابه، نام و نشان، سرنامه، طرز خطاب، خطابت، عنوان، مهارت، ارسال

superscription (اسم)
ادرس، سرنامه، عنوان، توضیح، عنوان نوشته روی چیزی، عنوان روی پاکت، نشانی روی نامه

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

ادرسادرسادرسادرس
کجایش. کجا. کجایی. کو. برزن. قلمرو. ناحیه:نیه مانند قلمرو. کویی. گستره. کدام. کدامی. کدامین. دیار. ولات:آدرسadress.
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
ادرسادرسادرسادرسادرس
درخور یاد است که آدُرِس دُرِس آ ویا دُرُست آ نیز فارسی کهن ویا لری می باشد .
کجایش
انگ
واژه آدرس
معادل ابجد 265
تعداد حروف 4
تلفظ 'ādres
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: adresse]
مختصات ( فره )
آواشناسی 'Adres
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
Address
محلی که می توان ارزهای دیجیتال را به صورت رشته ای از حروف و اعداد به آن و از طریق آن ارسال کرد.
آدرِس: ۱. نشانی، نام - و - نشانی، نام - و - نشان ۲. سخنرانی ۳. سرنامه ۴. سرنام ۵. گُسیل، فرستادن ۶. چیرگی، کاردانی
adress ; direction
معادل ترکیش را "تاپجاق" گفته اند. از مصدر "تاپماق" به معنی یافتن
آدرس ( ADDY ) : [ اصطلاح ارز دیجیتال]این اصطلاح به آدرس کیف پول یک ارز دیجیتال اختصاص دارد.
عنوان، نشانی
نشانی
لوکیشن
ادرس . .
نشانی.
نشانی
در زبان ترکی استانبولی می شود: آدرس
این واژه ترکیبی ایرانی است و دیگر نیازی به معادل فارسی ندارد و فرانسوی ها ( adresse یا address ) از ما گرفتن!
آد: واژه ای ترکی - اسم، نام، نشان، اثر، ردپا
رِس: بُن فعل رسیدن
معنی: نشانی، مقصد - عنوان و نام کسی بَر سَر نامه یا پُشت بَسته ( پاکت ) و. . .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس