اخم

/~axm/

    frown
    grimace
    scowl
    sulk
    wince
    dourness
    frowing

فارسی به انگلیسی

اخم الود
lowering

اخم و تخم
grimace, pout

اخم و تخم کردن
browbeat, grouch, lower, pout

اخم کردن
frown, knit, lower, scowl, squint, sulk, to frown

مترادف ها

fret (اسم)
ساییدگی، تحریک، هیجان، اذیت، جیغ، تهییج، اخم، ترشرویی، بی حوصلگی

glower (اسم)
تروشرویی، اخم، نگاه خیره

lower (اسم)
اخم، ترشرویی

frown (اسم)
اخم

scowl (اسم)
اخم، ترشرویی، ابرو درهم کشی

sulk (اسم)
اخم، ترشرویی

lour (اسم)
اخم، ترشرویی

پیشنهاد کاربران

گره رویی
اَخْم:درگویش گوغر علاوه بر معنی متداول گاه به معنی نشمینگاه به کارد می رود مثلا وقتی میگن: تیپا زد تو اَخمش یعنی لگدی زد تو باسنش. ( برگرفته از فرهنگ گویش گوغر اکبر نقوی )
بنام خدا
خط اخم بر اثر، افکار ناراضی، یا خشم ایجاد میشه،
و همین طور اگر در معرض آفتاب باشید،
پیشگیری: استفاده از عینک آفتابی،
و همچنین در دورهایی ک خشمگین و ناراحت هستید، میبایست از چسب اخم، استفاده کنید، و یا حتی از چسب ۱ ۲ ۳ ک براحتی از پوست جدا میشه
...
[مشاهده متن کامل]

این باعث میشه تا پایان دوره ک افکارتون حالت عادی پیدا کنه، عظلات مربوط ب اخم ثابت بمونن
موفق

ابرو همجوار ساختن.
ابرو در هم کشیدن.
پیشانی چروک دادن.
سگرمه
اخم در هم کردن
اخمم را در هم کردم و گفتم :. . . . . . . . . . . . .
سگرمه

بپرس