96 1520 100 1 آب بندی stopping a leak hermetic sealing stopping a laek [mech.] valve grinding معنی آب بندی به انگلیسی آب بندی شدهwatertight آب بندی کردنcaulk, chink کلمات بعدی | آب بندی شده | آب بندی کردن | آب بها | آب بینی | آب بینی بالا کشیدن | آب بندی را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران ساره سبزی یک جورتقویت کردن خودشخص هم میباشد. معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها > محسنین Mitra > let out rooms ebi > profiling ... > nonfiction AmirMahdi > blow off steam yasin > Frisbee AmirMahdi > blow off steam امیر > Hava نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محمدرضا ایوبی صانعFarhoodرهگذرdi darkestarSuperSUA.C.Eسحر نجات پورعلی باقری فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته تفکر امیز گریسته اند cruise army مرساد حسرت آمیز تسخیر ناپذیر تحسین آمیز