99 1570 100 1 آبگیری supplying or refilling with water tankage tonnage supplying with water معنی آبگیری به انگلیسی آبگیری کردنto supply or refill with water کلمات بعدی | آبگیری کردن | آبگین | آبگینه | آبگینه ای | آبلمبو | آبلمبه | آبگیری را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران علی باقری آبگیری (Dewatering) :[ اصطلاح آب و فاضلاب ] حذف آب از لجن و دیگر جامدات . معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها محمدحسین درویشی > حسن آباد بلهر Meisam > emanate ریحانه > gut علی ولایی > corb محمد > Live for yourself آزیتا > آزیتا مدیر گروه مخصوص ادمین ها در ایتا > تب زدن صباح > رایین نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته FarhoodヴァヒドFigureمحمد حاتمی نژادDark Light محمدرضا ایوبی صانعسیدحسین اخوان بهابادیحمیدرضا دادگر_فریمان فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته نام کره ای بگسست طبل غازی handcuffs cameraperson نیم دوست نگون اقبال رهی برگشود