در قفس یا جعبه گذاردندر قوطی ریختندر قوطی کنسرو شدهدر قید حیاتدر قید گذاشتندر گاراژ گذاردندر گرو قرار دادندر گروگاندر گل تقلا کردندر گلدان گذاشتندر گلدان محفوظ داشتندر گهواره قرار دادندر گود مبارزه قرار دادندر گیر کردن یا شدندر لا نه کردندر لانه زیستندر لانه سگ زیستندر لجن گیر افتادندر لفاف گذاشتندر لفافه پیچیدندر لفافه قرار دادندر لیست ثبت کردندر ماورایدر مجاورت بودندر مجله رسمی چاپ کردندر محظور قرار دادندر محلی گذاردندر مخمصه انداختدر مخمصه انداختندر مداری سفر کردندر مدتدر مدت شبدر مدت یک شبدر مدتی کهدر مرتع پرورش احشام کردندر مرحله اولدر مرز… قرار گرفتدر مرکز قرار گرفتندر مسافرخانه جادادندر مسیر واقعی خود قرار گرفتدر مضیقهدر مضیقه قرار دادندر معبد قرار دادندر معرضدر معرض افتاب قرار دادندر معرض باد سرددر معرض باد گذاردندر معرض خطر گذاشتندر معرض دید دیگران قرار دادندر معرض فروش قرار دادن