دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در دیکشنری فارسی به عربی با حرف ی - صفحه 6
یکنوع ماهی پهن
یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
یکنوع واگن باری
یکه
یکه تاز
یکوقتی
یکی
یکی از خدایان یونان قدیم
یکی از دوازده قسمت
یکی از همان
یکی دیگر
یکی سازی ترکیب
یکی شدن دو یا چند شرکت
یکی شدنی
یکی مانده به اخر
یکی کردن
ییلاق
ییلاقات
2
3
4
5
6