پاپا بمیان گذاردنپا به میان گذاردنپا را فراتر نهاد ازپا زدنپا گذاشتنپا مال کردنپا میان گذاردنپابپاورکردنپابرجاپابرجا کردنپابرجایپابرهنهپابزمین کوبیدنپابندپاپ پیشوای کاتولیکهاپاپوشپاپوش درست کردنپاپیپاپی شدنپاپیتالپاتوقپاتیلپاچهپاچه شلوارپاد ابپاداشپاداش دادنپاداوجپادبندپادتنپادر میانی کردنپادریپادزهرپادزیپادشاهپادشاهیپادگانپادگندپادوپادو مهمانخانهپادوی کردنپارازیتپارازیت دادنپارافپاراگرافپارتیپارتیزانپارچپارچه