محاربهمحاسبمحاسباتمحاسباتیمحاسبهمحاسبه اشتباهمحاسبه نمودنمحاسبه کردنمحاصرهمحاصره را شکستمحاصره ردنمحاصره شدهمحاصره کردنمحافظتمحافظت کردمحافظت کرد ازمحافظت کردنمحافظه کارمحافظه کاریمحافل خبریمحافل مذهبیمحاورهمحاوره ایمحاوره کردنمحاکمهمحاکمه غیابیمحاکمه کردنمحبتمحبت امیزمحبسمحبوبمحبوبهمحبوبیت مردمىمحبوسمحبوس شدنمحبوس کردنمحتاج به اقدام یا کمک فوریمحتاج بودنمحتاطمحتاطانهمحتاطانه حرکت کردمحترقمحترق شدنمحترممحترم داشتنمحترم شمردممحترم شمردنمحترم شمردن قراردادمحتملمحتملا