سخت بازپرسی کردن ازسخت ترین مرحلهسخت دلسخت دلیسخت شدنسخت شلا ق زدنسخت عصبانی شدنسخت گرفت برسخت گیرسخت گیریسخت گیری در سیاستسخت گیری وانضباط خشکسخت مورد انتقاد قرار دادنسخت و درخشانسخت ومتحجرشدنسخت ومحکمسخت کار کردنسخت کردنسخت کشیدنسخت کوشسخت کوشیدنسختیسخریهسخنسخن اخرسخن اغراقامیز گفتنسخن بزرگ یا قلنبهسخن بی معنیسخن بی معنی وبیهودهسخن بیهودهسخن پراکنیسخن پردازسخن پردازیسخن پوچسخن چینسخن چینیسخن چینی کردنسخن حمله امیزسخن دروغسخن دست و پا شکستهسخن دوستانهسخن روزسخن زبدهسخن زیر لبسخن سنجسخن غیرمصطلحسخن قافیه دارسخن گفتنسخن گوییسخن مسخره امیز گفتن